کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیرک
/dirak/
معنی
ستون خیمه؛ تیری که در وسط چادر برپا میشود و چادر بر روی آن قرار میگیرد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پادیر، تیرک، چوب، شمعک، میله
دیکشنری
column, mast, pale, picket, Pole, post, prop, stake, upright
-
جستوجوی دقیق
-
دیرک
واژگان مترادف و متضاد
پادیر، تیرک، چوب، شمعک، میله
-
دیرک
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِمصغ .) تیر بسیار بزرگ ، تیرک .
-
دیرک
لغتنامه دهخدا
دیرک . [ رَ ] (اِخ ) پول ایدرین موریس ، فیزیکدان انگلیسی (1902م .-1984م .) بجهت کارهایش در بسط نظریه ٔ هایزنبرگ در مکانیک کوانتوم در جایزه ٔ 1933 نوبل در فیزیک با شرودینگرسهیم شد. نظریه ای در باب الکترون آورد (1928م .) و وجود پوزیترون را پیش بینی کرد...
-
دیرک
لغتنامه دهخدا
دیرک . [ رَ ] (اِمصغر) تیرک . ستون خیمه و جز آن . ستون خیمه . پادیر. پاذیر. شمع. تیرافراشته زیر چادر که حامل چادر است . عمود. ستونه . دعامة. دعام . دعمة. (یادداشت مؤلف ).
-
دیرک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تیرک› dirak ستون خیمه؛ تیری که در وسط چادر برپا میشود و چادر بر روی آن قرار میگیرد.
-
دیرک
دیکشنری فارسی به عربی
سارية , عروة
-
واژههای مشابه
-
دیرک دپ
لغتنامه دهخدا
دیرک دپ . [ رَ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چانف بخش بمپور شهرستان ایرانشهر با 100 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
demark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیرک
-
پالار
واژگان مترادف و متضاد
دیرک، ستون، شمع، عماد
-
staysail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
staysail، بادبان نصب شده بر روی دیرک
-
pole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطب، دیرک، ستون، دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، خاده، قطب دار کردن، تیر دار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن
-
staysails
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی مانده است، بادبان نصب شده بر روی دیرک
-
تیرک
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیرک، ستون چوبی ۲. تیرکوچک