کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرهنگام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیرهنگام
لغتنامه دهخدا
دیرهنگام . [ هَِ ] (ق مرکب ، اِ مرکب ) نه بوقت . دیروقت .
-
واژههای مشابه
-
late neonatal death
نوزادمرگی دیرهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مرگ نوزاد از 7 روزگی تا 29 روزگی
-
جستوجو در متن
-
dyschronous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیرهنگام
-
precentennial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیرهنگام
-
latecomers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیرهنگام
-
developmental dyslexia
خوانشپریشی رشدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فراگیری دیرهنگام مهارت خواندن یا شیوههای آن که با فرایندهای معمول در کودکان تفاوت چشمگیر دارد
-
بیگاه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیموقع، بیوقت، بیهنگام ۲. دیروقت، دیرهنگام، دیر، ناوقت ≠ گاه، زود ۳. شبانگاه، غروبهنگام ≠ پگاه زود، گاه
-
بیگاه
لغتنامه دهخدا
بیگاه . (ص مرکب ، ق مرکب ،اِ مرکب ) شام . در برابر صبح . (از برهان ). وقت شام . (آنندراج ). شام . مقابل صبح . (ناظم الاطباء). نزدیک شب هنگام . تنگاتنگ غروب . آفتاب زرد : عبدالمطلب را سوی ابرهه آورد و چون به لشکرگاه رسید روز بیگاه بود خبر به ابرهه برد...