کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرهضم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیرهضم
مترادف و متضاد
۱. ثقیل، دیرگوار
۲. سنگین، ناگوار ≠ زودهضم
دیکشنری
heavy
-
جستوجوی دقیق
-
دیرهضم
واژگان مترادف و متضاد
۱. ثقیل، دیرگوار ۲. سنگین، ناگوار ≠ زودهضم
-
دیرهضم
لغتنامه دهخدا
دیرهضم . [ هََ ] (ص مرکب ) دیرگذار. دیرگذر. دیرگوار. ثقیل . بطی ءالهضم . دشگوار. سنگین .
-
جستوجو در متن
-
دیرگوار
واژگان مترادف و متضاد
ثقیل، دیرهضم ≠ سهلالهضم
-
دیرگوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹دیرگوارا› [قدیمی] dirgovār غذایی که دیر هضم شود؛ دیرهضم.
-
سهلالهضم
واژگان مترادف و متضاد
خوشگوار، زودهضم، سریعالهضم ≠ بدگوار، دیرهضم
-
بدهضم
واژگان مترادف و متضاد
بدگوار، دیرگوار، دیرهضم ≠ خوشگوار، سهلالهضم
-
ناخوشگوار
واژگان مترادف و متضاد
بدخوار، بدطعم، بدهضم، دیرهضم، نادلچسب، نامطبوع ≠ خوشگوار
-
ثقیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. سنگین، گران، وزین، هوار ۲. دیرهضم، ناگوار ۳. ناخوشایند ≠ سبک، خوشگوار، خوشایند
-
دشگوار
لغتنامه دهخدا
دشگوار. [ دُ گ ُ ] (نف مرکب ) ثقیل . سنگین . دیرهضم . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
اَنگیرِ کشمشى
لهجه و گویش بختیاری
angir-e kešmeši انگور کشمشى (نوعى انگور سفید مایلبه زرد با دانههاى ریز بدون هسته وپوست دیرهضم)، انگور بىدانه.
-
دیرگوار
لغتنامه دهخدا
دیرگوار. [ گ ُ ] (نف مرکب ) مقابل زودگوار. دشوارگوار. سنگین . ثقیل . دیرهضم .گران . بطی ءالهضم . بطی ءالانهضام . عسرالانهضام . عسرالهضم . (یادداشت مؤلف ). دیرهضم . (آنندراج ): رودگانی و شکنبه و معده این همه عصب است و سخت و دیرگوار. (الابنیه عن حقایق...
-
ناگوار
واژگان مترادف و متضاد
۱. دلخراش، فجیع ۲. امتلا، بدهضم، ثقیل، دیرهضم ۳. ناپسند، ناخوشایند ۴. تلخ، منغص ۵. دشوار، سخت، کریه ≠ گوارا
-
غذای سنگین
لغتنامه دهخدا
غذای سنگین . [ غ ِ / غ َ ی ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خوراکی که سنگین باشد. غذای دیرهضم . غذای گران . غذای ناگوار.
-
غذای گران
لغتنامه دهخدا
غذای گران . [غ ِ / غ َ ی ِ گ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خوراکی که سنگین باشد. غذای دیرهضم . غذای سنگین . غذای ناگوار.