کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیرا
لغتنامه دهخدا
دیرا. (اِخ ) شهرکی است [ بخوزستان ] بنزدیکی کوه با نعمت بسیار. (حدود العالم ).
-
واژههای مشابه
-
دیرآ
لغتنامه دهخدا
دیرآ. (نف مرکب ) دیر آیند. آنکه بدیر آید. (از آنندراج ). که پس از زمانی دراز دررسد. که بعد مدتی دراز فراز آید.
-
واژههای همآوا
-
دیرآ
لغتنامه دهخدا
دیرآ. (نف مرکب ) دیر آیند. آنکه بدیر آید. (از آنندراج ). که پس از زمانی دراز دررسد. که بعد مدتی دراز فراز آید.
-
جستوجو در متن
-
daira
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیرا
-
کرانه
لغتنامه دهخدا
کرانه . [ ک َ ن َ / ن ِ ] (اِ) بمعنی کران باشد که کنار است . (برهان ). طرف . جانب . (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ) (ترجمان القرآن ). حاشیه . (یادداشت مؤلف ). کناره . (صحاح الفرس ). گوشه . مقابل میانه . شفا.حرف . (ترجمان القرآن ) (یادداشت مؤلف ). خ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی طاهر طیفور مروروذی مکنی به ابوالفضل . یاقوت گوید: او یکی از بلغاء شعراء و از روات صاحب فهم و مشارالیه درعلم است . و اوست مؤلف تاریخ بغداد در اخبار خلفاء و وزراء و حوادث روزگار آنان که به سال 280 هَ . ق . درگذشت و به ب...