کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیبای شب اندر روز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیبای شب اندر روز
لغتنامه دهخدا
دیبای شب اندر روز. [ ی ِ ش َ اَ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بمعنی دیبای شب افروز است . و آن نوعی از دیبا که در عرف هند بافند. (بهار عجم ) (آنندراج ). رجوع به دیبای شب افروز شود.
-
جستوجو در متن
-
شب اندر روز
لغتنامه دهخدا
شب اندر روز. [ ش َ اَ دَ ] (اِ مرکب ) روز و شب . بیست و چهار ساعت شبانه روز. شب و روز در یکدیگر فرورفته . || کنایه از روشنایی و تاریکی باشد. || نام نوعی از پارچه ٔ ابریشمی سیاه وسفید در هم بافته بود که آن را روز و شب هم میگفتند. (فرهنگ نظام ). نوعی ا...
-
صبح و شب
فرهنگ گنجواژه
روز و شب، تمام روز.
-
شب و روز
لغتنامه دهخدا
شب و روز. [ ش َ ب ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شبانه روز. بیست و چهار ساعت . لیل و نهار. اءَصرمان . (منتهی الارب ). جدیدان . (دهار). طَریدان . (منتهی الارب ). عَصران . عُقبَة. (منتهی الارب ). || (ق مرکب ) علی الدوام . همیشه . مدام : ز روم و ز ایران پر...
-
شبانه روز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) 1 - شب و روز، بیست و چهار ساعت ، یک شب و یک روز. 2 - همیشه ، علی الاتصال .
-
شو روز
واژهنامه آزاد
شب و روز
-
روز جک
لغتنامه دهخدا
روز جک . [ زِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز پانزدهم شعبان که روز برات باشد. شب آن روز را نیز شب جک و شب برات گویند. (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از فرهنگ نظام ). رجوع به جک و برات و «روز برات » شود.
-
کحلی روز
لغتنامه دهخدا
کحلی روز. [ ک ُ ] (اِ مرکب ) روز تاریک . روز تیره . || کنایه از تاریکی شب باشد. (برهان ) (آنندراج ). کحلی شب . (از برهان ) (از آنندراج ). کحلی پرند. تاریکی شب . (ناظم الاطباء). رجوع به کحلی شب شود.
-
يُولِجُ
فرهنگ واژگان قرآن
فرو می کند (کلمه ايلاج که مصدر يولج است ، به معناي فرو کردن است ، و ايلاج شب در روز به معناي آن است که با طولاني کردن شب ، روز را کوتاه کند ، و ايلاج روز در شب آن است که با طولاني کردن روز ، شب را کوتاه کند ، و مراد از اين دو جمله اين است که : به اخت...
-
ناحرة
لغتنامه دهخدا
ناحرة. [ ح ِ رَ ] (ع اِ) آخرین روز از ماه ،یا آخرین شب و روز آن . (ناظم الاطباء). آخرین روز و آخرین شب از ماه . (شمس اللغات ). اولین روز یا آخرین روز یا آخرین شب ماه . (المنجد). ج ، نواحر و ناحرات .
-
شوگار
واژهنامه آزاد
(محلّی) شب، شب ها؛ شب زنده داری؛ شوگار در مقابل روزگار، مقابل روز.
-
متباریان
لغتنامه دهخدا
متباریان . [ م ُ ت َ ] (ع اِ) روز و شب . (آنندراج ). به صیغه ٔ تثنیه روز و شب . (ناظم الاطباء).
-
equinoctial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معجزه آسا، وابسته باعتدال شب و روز، واقع در نزدیکی خط اعتدال روز و شب، واقع در نزدیکی خط استوا
-
شب
واژگان مترادف و متضاد
۱. شام، شامگاه، لیل ۲. زاج ≠ روز