کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیباچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیباچه
/dibāče/
معنی
۱. مقدمه؛ شرحی که در اول کتاب نوشته شود.
۲. [قدیمی، مجاز] روی و رخساره: ◻︎ شکستهدل آمد بر خواجه باز / عیان کرده اشکش به دیباچه راز (سعدی۳: ۳۶۵).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سرآغاز، مدخل، مطلع، مقدمه ≠ موخره
دیکشنری
introduction, lead-in, preface, prolegomena, prologue
-
جستوجوی دقیق
-
دیباچه
واژگان مترادف و متضاد
سرآغاز، مدخل، مطلع، مقدمه ≠ موخره
-
دیباچه
فرهنگ فارسی معین
(چِ) (اِ.) نک دیباجه .
-
دیباچه
لغتنامه دهخدا
دیباچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) دیباجه (از: دیبا + چه ، پسوند تصغیر). (از غیاث ) (آنندراج ). معرب آن دیباجة. (دزی ج 1ص 421). تصرفی است در دیباجه ٔ معرب بقیاس نادرست . نوعی از جامه ٔ ابریشمین که قباچه ٔ سلاطین به آن باشد که بجواهر مکلل سازند و آن از لوازم...
-
دیباچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dibāče ۱. مقدمه؛ شرحی که در اول کتاب نوشته شود.۲. [قدیمی، مجاز] روی و رخساره: ◻︎ شکستهدل آمد بر خواجه باز / عیان کرده اشکش به دیباچه راز (سعدی۳: ۳۶۵).
-
دیباچه
دیکشنری فارسی به عربی
مقدمة
-
دیباچه
واژهنامه آزاد
عنوان
-
واژههای مشابه
-
دیباچه نگار
لغتنامه دهخدا
دیباچه نگار. [ چ َ / چ ِ ن ِ ] (اِخ ) میرزا طاهر شعری دیباچه نگار از منشیان میرزا آقاخان صدراعظم است و کتاب زیبای گنج شایگان را که شرح حال شعرایی است که صدر اعظم را مدح گفته اند با اشعار ایشان ذکر کرده و نام چهار شاهزاده و سی و نه نفر شاعر از جمله قا...
-
دیباچه ای
دیکشنری فارسی به عربی
تمهيدي
-
جستوجو در متن
-
prefaces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش زمینه ها، مقدمه، پیش گفتار، دیباچه، سراغاز، اغاز، دیباچه نوشتن
-
پیشگفتار
واژگان مترادف و متضاد
دیباچه، مدخل، مقدمه
-
تمهيدي
دیکشنری عربی به فارسی
ديباچه اي , وابسته به مقدمه , معارفه اي
-
prefacer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
prefacer، دیباچه نگار
-
foreword
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش گفتار، دیباچه، سراغاز، مدخل