کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیالیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دیالیز
/diyāliz/
معنی
۱. (شیمی) عمل جدا کردن کلوئیدهای داخل یک محلول از سایر مواد با کمک عشای نیمهتراوا.
۲. (پزشکی) جدا کردن مواد سمی و زائد از خون با کمک دستگاهی ویژه، برای بیمارانی که نارسایی کلیوی دارند یا مسموم شده اند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیالیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← تراکافت
-
دیالیز
لغتنامه دهخدا
دیالیز. (فرانسوی ، اِ) در شیمی طریقه ای برای جدا ساختن یک کولوئید ازجسمی که بحالت محلول واقعی است بوسیله ٔ استعمال غشائی (طبیعی یا مصنوعی ) که فقط نسبت به یکی از دو جسم قابل نفوذ است و جسم دیگر از آن عبور نمیکند. ذرات ماده ٔ محلول از غشاء میگذرند ولی...
-
دیالیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: dialyse، انگلیسی: dialysis] diyāliz ۱. (شیمی) عمل جدا کردن کلوئیدهای داخل یک محلول از سایر مواد با کمک عشای نیمهتراوا.۲. (پزشکی) جدا کردن مواد سمی و زائد از خون با کمک دستگاهی ویژه، برای بیمارانی که نارسایی کلیوی دارند یا مسموم ...
-
جستوجو در متن
-
dialysing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز کردن
-
dialuric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز
-
dialysate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز
-
dialysable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز
-
dialyzability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز شدن
-
diarial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز
-
dialyse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز
-
diallist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز
-
dialists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز ها
-
dialist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز
-
dialin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیالیز