کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیاسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیاسة
لغتنامه دهخدا
دیاسة. [ س َ ] (ع مص ) دوس . دیاس . به پا کوفتن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). خرمن کوفتن . (تاج المصادر بیهقی ). || خوار کردن کسی را. (از اقرب الموارد). || صیقل دادن شمشیر و جز آن . (از اقرب الموارد). روشن کردن شمشیر و جز آن . ...
-
واژههای همآوا
-
دیاثة
لغتنامه دهخدا
دیاثة. [ ث َ ] (ع اِمص ) نرمی والتوای در زبان . (از منتهی الارب ) (از لسان العرب ).
-
دیاصة
لغتنامه دهخدا
دیاصة. [ دَی ْ یا ص َ ] (ع ص ) زن فربه . (از تاج العروس ). زن پر گوشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
خرمن کوفتن
لغتنامه دهخدا
خرمن کوفتن . [ خ ِ / خ َ م َ ت َ ] (مص مرکب ) کوبیدن خرمن . کوفتن خرمن . خرمن را زیر آلاتی خرد کردن بجهت خارج کردن دانه های آن از قسمتهای دیگر. دوس . دیاسه . (تاج المصادر بیهقی ).
-
صنبرة
لغتنامه دهخدا
صنبرة. [ صَم ْ ب َ رَ ] (ع اِ) سرگین و بول گاو و پیل و مانند آن که بر زمین افتاده باشد و خشک و سطبر و درشت شده باشد. (منتهی الارب ). ما غلظ فی الارض من البول و الاخثاء. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). || طعام دیاسة (پاکوفته ). (منتهی الارب ). || (مص ) ک...
-
دیاس
لغتنامه دهخدا
دیاس . (ع مص ) کوفتن بپا. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). کوبیدن گندم و مانند آن را بپای . (ناظم الاطباء). || خوار نمودن کسی را. (از اقرب الموارد). || زدودن زنگ از شمشیر. (ناظم الاطباء). صیقل دادن شمشیر و غیره . (از اقرب الموارد). ...