کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیاثة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیاثة
لغتنامه دهخدا
دیاثة. [ ث َ ] (ع اِمص ) نرمی والتوای در زبان . (از منتهی الارب ) (از لسان العرب ).
-
واژههای همآوا
-
دیاسة
لغتنامه دهخدا
دیاسة. [ س َ ] (ع مص ) دوس . دیاس . به پا کوفتن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). خرمن کوفتن . (تاج المصادر بیهقی ). || خوار کردن کسی را. (از اقرب الموارد). || صیقل دادن شمشیر و جز آن . (از اقرب الموارد). روشن کردن شمشیر و جز آن . ...
-
دیاصة
لغتنامه دهخدا
دیاصة. [ دَی ْ یا ص َ ] (ع ص ) زن فربه . (از تاج العروس ). زن پر گوشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مذاء
لغتنامه دهخدا
مذاء. [م ِ ] (ع مص ) زنان و مردان بیگانه را در یکجا جمع کردن و بحال خود واگذاشتن تا با یکدیگر ملاعبه و عشق بازی کنند. مماذاة. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). دیاثة. دیوثی . (از متن اللغة). || ملاعبت کردن با یکدیگر که مذی آورد . (منتهی الارب ). || (...