کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دگرگون ساختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دگرگون ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
دور
-
واژههای مشابه
-
نعل دگرگون
لغتنامه دهخدا
نعل دگرگون . [ ن َ ل ِ دِ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نعل وارون . نعل وارونه . رجوع به نعل وارونه شود : نعل دگرگون زده اسبت به طعن بر رخ ابلیس شده داغ لعن .امیرخسرو.
-
دگرگون شدن
لغتنامه دهخدا
دگرگون شدن . [ دِ گ َ گو ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دیگرگون شدن . تغییر کردن .تغیر. تغییر. (یادداشت مرحوم دهخدا). عوض شدن . با وضعی دیگر شدن . با احوالی دیگر شدن . تغییر احوال دادن . تغییر ماهیت دادن . تغییر کیفیت دادن . به وضعی غیر وضع سابق درآمدن . و رجوع...
-
دگرگون گشتن
لغتنامه دهخدا
دگرگون گشتن . [ دِ گ َ گو گ َ ت َ ] (مص مرکب ) شحوب . تغیر. (یادداشت مرحوم دهخدا). دگرگون شدن . تغییر یافتن . متغیر شدن . تغییر وضع دادن . مبدل شدن . و رجوع به دگرگون و دگرگون شدن شود : نماند نیک و بد بر کس مه و سال به یک لحظه دگرگون گردد احوال . نظا...
-
دگرگون کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تحول , عدل
-
دگرگون شدنی
دیکشنری فارسی به عربی
متغير
-
دگرگون پذیر
دیکشنری فارسی به عربی
متغير
-
network modifier
دگرگونساز شبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] هریک از اکسیدهایی که از اجزای اصلی تشکیلدهندۀ شیشه نیستند
-
دگرگون کردن یاشدن
دیکشنری فارسی به عربی
تغيير
-
دگرگون کردن از طریق متابولیزم
دیکشنری فارسی به عربی
ايض (فعل ماض)
-
جستوجو در متن
-
تغییر دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دگرگون ساختن، متحول کردن، متفاوت ساختن ۲. عوض کردن
-
تبدیل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تغییردادن، دگرگون ساختن، دگرسان کردن ۲. تعویض کردن، معاوضه کردن (ارز، پول)
-
شنجودن
لغتنامه دهخدا
شنجودن . [ ش َ دَ ] (مص ) رنجانیدن و مجروح ساختن و خراشیدن . (آنندراج ). زخم کردن و مجروح ساختن و خراشیدن . (ناظم الاطباء). (شاید دگرگون شده ٔ شخودن باشد).