کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دک و پوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دک و پوز
معنی
(دَ کُ پُ) (اِمر.) (عا.) سر و پوز، دک و دهان .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دک و پوز
فرهنگ فارسی معین
(دَ کُ پُ) (اِمر.) (عا.) سر و پوز، دک و دهان .
-
واژههای مشابه
-
دَک
لهجه و گویش تهرانی
دهن
-
دک دک
لغتنامه دهخدا
دک دک . [ دِ دِ ] (ع اِ صوت ) اسم صوتی است که بدان خروس را زجر کنند. (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد).
-
دک کردن
فرهنگ فارسی معین
(دَ. کَ دَ) (مص م .) (عا.) کسی را با ترفند از جایی راندن .
-
دک زدن
لغتنامه دهخدا
دک زدن . [ دِ زَ دَ ] (مص مرکب ) لرزیدن بدن خواه از سرما یا خوف یا در طلب چیزی . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). دک ِدِک لرزیدن .
-
دک زدن
لغتنامه دهخدا
دک زدن . [دَ زَ دَ ] (مص مرکب ) گدایی کردن . کدیه . (برهان ).
-
سا دَک
لهجه و گویش بختیاری
sâ dak آسمان بىابر.
-
دک شدن
لهجه و گویش تهرانی
به حالت پنهانی فرار کردن
-
دَک کردن
لهجه و گویش تهرانی
دست بسر کردن، روانه کردن
-
دک کردن
لهجه و گویش تهرانی
رد کردن ،دست به سرکردن
-
دک انجیر
واژهنامه آزاد
بارور کردن درخت انجیر
-
دِکُ پوزِتْ جَعِمْ کو
لهجه و گویش گنابادی
dekopozet jaem ko در گویش گنابادی یعنی ظاهرت را درست کن ، اظهار فضل نکن ، خفه شو
-
واژههای همآوا
-
دَک و پوز
فرهنگ گنجواژه
دهان و چانه، صورت.