کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دژ هوخت گنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دژ هوخت گنگ
واژهنامه آزاد
بیت المقدس، گرشاسب نامه اسدی توسی
-
واژههای مشابه
-
گنبدان دژ
لغتنامه دهخدا
گنبدان دژ. [ گُم ْ ب َ دِ ] (اِخ ) نام قلعه ای است در خراسان . (فرهنگ لغات شاهنامه تألیف شفق ). نام دژی که گشتاسب فرزند خود اسفندیار را بدانجا بند کرد : سوی گنبدان دژ فرستادیم ز خواری به بیگانگان دادیم . فردوسی .همان نیزه در چنگ دارد به جنگ که در گن...
-
کهن دژ
لغتنامه دهخدا
کهن دژ. [ ک ُ هََ / هَُ دِ ] (اِ مرکب ) به معنی شهر و قلعه ٔ کهن است ، قهندز و قندز معرب و مخفف آن و در هرولایت بالنسبه قلعه ای قدیم بوده و خواهد بود، منحصر به بدخشان یا ترکستان نمی باشد چنانکه مرقوم شده است .(انجمن آرا) (آنندراج ). کهن دز. قهندز معر...
-
کهن دژ
لغتنامه دهخدا
کهن دژ. [ ک ُ هََ / هَُ دِ ] (اِخ ) قریه ای است در 127 هزارگزی تهران میان زیاران و قزوین و آنجا ایستگاه راه آهن است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کهن دژ
لغتنامه دهخدا
کهن دژ. [ ک ُ هََ / هَُ دِ ] (اِخ ) نام چند قلعه و شهر قدیم از جمله نیشابور. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کهن دژ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کندز، قهندز› [قدیمی] kohandež ۱. دژ کهن؛ قلعۀ کهن.۲. [مجاز] دنیا.
-
آوازه دژ
لغتنامه دهخدا
آوازه دژ.[ زَ دِ ] (اِخ ) رجوع به آوازه (مَدخل ِ آخر) شود.
-
دژ شاهپور
لغتنامه دهخدا
دژ شاهپور. [ دِ ژِ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش مریوان . شهرستان سنندج . واقع در 130هزارگزی غرب سنندج . ارتفاع آن از سطح اقیانوس 1311 متر است . نام قدیم این محل قلعه ٔ مریوان بوده . قلعه ٔ خرابه ٔ قدیمی آن در جنوب قصبه فعلا مورد استفاده ٔ پادگان نظامی بخ...
-
دژ گنبدان
لغتنامه دهخدا
دژ گنبدان . [ دِ ژِ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) یا گردکوه ، در 95هزارگزی سمنان و 15هزارگزی دامغان ، کنار جاده ٔ تهران به مشهد، راهی است به طرف شمال که به علی آباد میرسد. دنباله ٔ این راه پس از آنکه دو فرسخ و نیم از دامغان دور شوند به گردکوه منتهی میشود و آن ق...
-
رویین دژ
لغتنامه دهخدا
رویین دژ. [ دِ ] (اِ مرکب ) کوس رویین . (ناظم الاطباء). || قلعه و دژ استوار و محکم : چو رویین تن اسفندیار است هردم بر او فتح رویین دژ آسان نماید. خاقانی .رویین دژ آز را گشادم آوازه ٔ هفتخوان شکستم .خاقانی .زیراین رویین دژ زنگارخوردهر سحرگه هفتخوان خو...
-
رویینه دژ
لغتنامه دهخدا
رویینه دژ. [ ن َ / ن ِ دِ ] (اِخ ) رویین دز. رویین دز که قلعه ای است از توران . (از برهان ). رجوع به رویین دز شود.
-
شاه دژ
لغتنامه دهخدا
شاه دژ. [ دِ ] (اِخ ) قلعه ای که در سال 360 هَ . ق . به دست نصربن حسن بن فیروزان دیلمی در کوه شهریار بنا گردید. (از معجم البلدان ).
-
شاه دژ
لغتنامه دهخدا
شاه دژ. [ دِ ] (اِخ )نام قلعه ای به مازندران . رابینو نویسد: استندار جلال الدوله اسکندر در 21 ذی الحجه 746 هَ . ق . اطراف شهررویان [ کجور ] را بارو کشید و در آن ناحیه قلعه ٔ شاه دژ را که خود در آنجا منزل داشت بنا نمود. (سفرنامه ٔ رابینو ص 30 بخش انگل...
-
شاهین دژ
لغتنامه دهخدا
شاهین دژ. [ دِ ] (اِخ ) (بخش ) نام یکی از بخشهای شهرستان مراغه . آب آن از چشمه سار ورودخانه های زرینه رود (جغتو) و رود ساروق نیز در این بخش جریان دارد. محصول آن غلات . شغل اهالی گله داری وصنایع دستی است . از 81 آبادی تشکیل و جمع سکنه ٔ آن به اضافه ٔ ...