کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دِلمالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دِلمالا
لهجه و گویش گنابادی
delmala در گویش گنابادی پشیمانی از انجام کاری ، خسته شدن از دردسر ها و مشکلات کاری یا چیزی یا کسی را گویند.در حالت بکار بردن بصورت کنایه یعنی حالم بهم خورد ، دیگه بسه ، کافیه ، بیزاری از چیزی یا کاری
-
واژههای همآوا
-
دل مالا
لغتنامه دهخدا
دل مالا. [ دِ ] (ص ) در لهجه ٔ گناباد خراسان ، مایه ٔ نفرت و انزجار. کثیف . متعفن . (یادداشت محمد پروین گنابادی ). شوخگن . مایه ٔ تهوع . (یادداشت مرحوم دهخدا).