کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دُنْيَا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دُنْيَا
فرهنگ واژگان قرآن
دنیا - نزديکتر(صفت تفضيلي از "دُنُو"در اصل به معني نزديکترومؤنث أدني است .در عبارت "إِذْ أَنتُم بِـﭑلْعُدْوَةِ ﭐلدُّنْيَا " در معني نزديکتر آمده است)
-
واژههای مشابه
-
دنیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: donyā) (عربی) (در نجوم) کیهان ؛ جهان ، گیتی .
-
دنیا
واژگان مترادف و متضاد
آفاق، جهان، دهر، زمانه، عالم، کاینات، گیتی ≠ آخرت
-
دنیا
فرهنگ واژههای سره
گیتی، جهان
-
دنیا
فرهنگ فارسی معین
(دُ) [ ع . ] (اِ.) جهانی که در آن هستیم ، کرة زمین . ؛~ را آب ببرد او را خواب می برد کنایه از: الف - به خواب سنگین فرو رفته است . ب - از همه چیز و همه کس غافل است .
-
دنیا
لغتنامه دهخدا
دنیا. [ دِ ] (اِخ ) دانیه . شهر و دریابندری در ایالت آلیکانته واقع در جنوب شرقی اسپانیا، کنار مدیترانه با 12323 تن سکنه . آثاری از دوره ٔ رومیان دارد. ابوعمرو دانی منسوب به اینجا است . (از دایرةالمعارف فارسی ).
-
دنیا
لغتنامه دهخدا
دنیا. [ دُن ْ ] (ع ص ) تأنیث ادنی ، به معنی نزدیکتر. (مهذب الاسماء) (از منتهی الارب ). نزدیکتر. (ترجمان القرآن جرجانی ص 49). مقابل قُصْوی ̍. (یادداشت مؤلف ). السماء الدنیا؛ این آسمان به سبب نزدیکی آن از ساکنان زمین ، و همچنین است سماء الدنیا به اضا...
-
دنیاً
لغتنامه دهخدا
دنیاً. [ دِن ْ / دُن ْ یَن ْ ] (ع ص ) لاصق النسب . گویند: هو ابن عمی دنیاً؛ یعنی او پسرعم من است لاصق النسب . (از ناظم الاطباء).
-
دنيا
دیکشنری عربی به فارسی
جهان , دنيا
-
دنیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] donyā ۱. [مقابلِ آخرت] زندگانی حاضر؛ جهانی که در آن هستیم.۲. (نجوم) کرۀ زمین.۳. جهان؛ گیتی؛ کهنبوم؛ کهندز.〈 دنیا خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] بهره بردن از مال و ثروت و نعمتهای دنیا؛ عیشونوش کردن: دنیا دیدن به از دنیا خوردن...
-
دنیا
دیکشنری فارسی به عربی
دنيا , عالم
-
دنیا
واژهنامه آزاد
واژه اوستایی و پهلویک دنیا dunyā به معنای مکان زیرین یا جهان پایینی ساخته شده از واژه اوستایی دو به معنای دون فرو (مانند *دوچیسر=دون چهر-فرومایه-پست گوهر) و پسوند یا به معنای سازگاری سنخیت که امروزه یه خوانده میشود مانند واژه پهلویک گوبیا (گو+ب+یا) ب...
-
تارک دنیا
فرهنگ واژههای سره
جهانرها
-
ینگ دنیا
لغتنامه دهخدا
ینگ دنیا. [ ی ِ گ ِ دُن ْ ] (اِخ ) دنیای نو. ارض جدید. نامی که ترکان به قاره ٔ امریکا داده اند. ینگی دنیا. ینگه دنیا : هر روز شوند عاشقان نوگویی تو شده ست ینگ دنیا. خان قزلباش امید (از آنندراج ).عاقلان را دهر زندان است و بندغافلان را ینگ دنیایی خوش ا...