کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دَگ اُووِردَن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دَگ اُووِردَن
لهجه و گویش بختیاری
dag owverdan لرزیدن dag iyâra>:مىلرزد> .
-
واژههای مشابه
-
دگ
لغتنامه دهخدا
دگ . [ دُ ] (فرانسوی ، اِ) نژادی از سگ . (یادداشت مرحوم دهخدا). دُک . و رجوع به دُک شود.
-
کابریر دگ
لغتنامه دهخدا
کابریردگ . [ ی ِ دِ ] (اِخ ) کمونی از وُکولوس بخش اپت . 300 تن سکنه . قتل عام وُدُوا (یکی از سلک های کفرآمیز نصاری ) بدانجا بود.