کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دَمَغ و دلتنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دَمَغ و دلتنگ
فرهنگ گنجواژه
افسرده.
-
واژههای مشابه
-
دمغ
واژگان مترادف و متضاد
بور، سرخورده، گرفته، مچل ≠ شنگول
-
دمغ
فرهنگ فارسی معین
(دَ مَ) [ ع . ] (ص .)(عا.)سرشکسته ، شرمسار.
-
دمغ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی] [عامیانه] damaq سرشکسته؛ خجل؛ شرمسار؛ بور.〈 دمغ شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] شرمسار شدن؛ بور شدن.
-
دَمَغ،دَمَغ شدن، دمغ کردن
لهجه و گویش تهرانی
پَکَر،ناراحت، کسل شدن/کردن