کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دَفَه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دَفَه
لهجه و گویش بختیاری
a:fa دفعه.
-
واژههای مشابه
-
دفه
لغتنامه دهخدا
دفه . [ دَ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 261 تن . آب آن از رودخانه ٔ مهاباد و محصول آن غلات و توتون و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
دفه
لغتنامه دهخدا
دفه . [دَف ْ ف َ / ف ِ ] (اِ) آلت جولاهان که تار جامه بدان هموار کنند وقت آهار دادن . (از آنندراج ). افزاری مانند شانه که تارهای تار را از آن گذرانند، و تار نقیض پود است . (از لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). دفته . دفتین . و رجوع به دفته و دفتین و دفین...
-
دفة
لغتنامه دهخدا
دفة. [ دَف ْ ف َ ] (ع اِ) پهلو یا کناره ٔ هر چیز و روی آن ، از آن جمله است : دفتاالمصحف ؛ دو طرف آن و آنچه بدان مصحف را فراهم آورند، و دفتاالطبل ؛ دو پوست که بالای سر طبل باشد و آنرا در بر دارد و بر آن میزنند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ...
-
دفة
دیکشنری عربی به فارسی
سکان , سکان هواپيما , وسيله هدايت يا خط سير
-
دفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dafe = دفته
-
دفة الحكم
دیکشنری عربی به فارسی
زمام امور
-
واژههای همآوا
-
دفه
لغتنامه دهخدا
دفه . [ دَ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 261 تن . آب آن از رودخانه ٔ مهاباد و محصول آن غلات و توتون و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
دفه
لغتنامه دهخدا
دفه . [دَف ْ ف َ / ف ِ ] (اِ) آلت جولاهان که تار جامه بدان هموار کنند وقت آهار دادن . (از آنندراج ). افزاری مانند شانه که تارهای تار را از آن گذرانند، و تار نقیض پود است . (از لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). دفته . دفتین . و رجوع به دفته و دفتین و دفین...
-
دفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dafe = دفته
-
جستوجو در متن
-
سکان هواپیما
دیکشنری فارسی به عربی
دفة
-
وسیله هدایت یا خط سیر
دیکشنری فارسی به عربی
دفة