کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دَریجَه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دَریجَه
لهجه و گویش بختیاری
arija/darinja دریچه، راه خروج دود تنور بر روىپشتبام خانه.
-
واژههای مشابه
-
دریجة
لغتنامه دهخدا
دریجة. [ دُ رَ ج َ ] (ع اِ مصغر) مصغر درجة. (از معجم البلدان ). || (اِخ ) موضعی است در شعر کثیر. (از معجم البلدان ).
-
دریجه کان
لغتنامه دهخدا
دریجه کان . [ دَ ج َ ] (اِخ ) دریجق که قریه ای است . (از الانساب سمعانی ). رجوع به دریجق شود.
-
دریجه سد
دیکشنری فارسی به عربی
بوابة
-
درجه،دریجه
لهجه و گویش تهرانی
قالب ریخته گری
-
جستوجو در متن
-
gates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه ها، دروازه، گیت، دریچه، باب، مدخل، ورودیه، در بزرگ، دریجه سد، وسایل ورود
-
بوابة
دیکشنری عربی به فارسی
دروازه , در بزرگ , مدخل , دريجه سد , وسايل ورود , وروديه , باب , سر در , ايوان , سياهرگي , جاده , شاهراه , باج راه