کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ديزل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ديزل
معنی
ديزل , موتور ديزل
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ديزل
دیکشنری عربی به فارسی
ديزل , موتور ديزل
-
واژههای مشابه
-
دیزل
فرهنگ فارسی معین
(زِ) [ آلما. ] (اِ.) دستگاه موتورهای روغنی که به وسیلة «دیزل » آلمانی اختراع گردیده و در آن ها انواع روغن و نفت را به جای بنزین به کار برند.
-
دیزل
لغتنامه دهخدا
دیزل . [ زِ ] (آلمانی ، اِ) نوعی موتور با احتراق داخلی که بوسیله ٔ رودلف دیزل مهندس آلمانی (1858 تا 1913م .) اختراع شد و در 1892م .بثبت رسید. تفاوت آن با موتورهای بنزینی در این است که در موتورهای بنزینی گیرش سوخت بوسیله ٔ جرقه صورت میگیرد اما در موتو...
-
دیزل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آلمانی: diesel] dizel سیستم موتورهای روغنی که همهنوع روغن و نفت را میتوان به جای بنزین در آنها مصرف کرد و قدرت آنها از موتورهای بنزینی بیشتر است.
-
دیزل
دیکشنری فارسی به عربی
ديزل
-
موتور دیزل
دیکشنری فارسی به عربی
ديزل
-
دیزل چی
واژهنامه آزاد
کسی که بر روی دیزل کار میکند
-
جستوجو در متن
-
diesel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیزل، موتور دیزل
-
diesels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیزل، موتور دیزل
-
diesel-electric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیزل الکتریکی
-
fueler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوخت دیزل
-
fuelizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوخت دیزل
-
diesel locomotive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوکوموتیو دیزل