کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دو مرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دو طرفه
دیکشنری فارسی به عربی
متبادل
-
دو دل
دیکشنری فارسی به عربی
متردد
-
اُوو دو
لهجه و گویش بختیاری
ow du آب دوغ.
-
دو بِراوَر
لهجه و گویش بختیاری
do-berâvar دو برابر، دوچندان.
-
دو پُشتَه
لهجه و گویش بختیاری
do-pošta دو پشته، سوار شدن دو نفر بر پشت اسب یا الاغdo-pošta nivordâra> :نمىگذارد دوپشته سوار او (= اسب) شوند> .
-
دُو تِلُّو
لهجه و گویش بختیاری
otellu لابلاى لایههاى تا شده لحاف یا پتو.
-
دو دِسماله
لهجه و گویش بختیاری
do desmâla دو دستماله، نام نوعى رقص یک نفره.
-
دو دِن
لهجه و گویش بختیاری
do den دو دنده، نام ابزارى دو شاخه مخصوص گردآورى ساقههاى گندم و جو درخرمنکوبى.
-
دو زونى
لهجه و گویش بختیاری
dozuni دو زانو.
-
دو سُمَّه
لهجه و گویش بختیاری
do somma دو سُمّه، حیواناتى که داراى سُم دوبخشى باشند.
-
دُو گُولَه
لهجه و گویش بختیاری
dugula/digula/diga ظرف سفالى مخصوص پختن آبگوشت.
-
دو لَت
لهجه و گویش بختیاری
do – lat دو نصف.
-
دو آتیشه
لهجه و گویش تهرانی
برشته، دوبار پخت شده، دو تنوره، دوبار تقطیر شده(عرق) ،عصبانی و متعصب
-
دو آمدن
لهجه و گویش تهرانی
بلوف زدن
-
دو بامبه
لهجه و گویش تهرانی
دو مشته از بالا ضربه زدن