کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوپیکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دوپیکر
/dopeykar/
معنی
برج سوم از دوازده برج فلکی بهصورت دو کودک برهنه؛ خانۀ عطارد؛ جوزا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوپیکر
فرهنگ فارسی معین
( ~. پِ کَ) (اِ.) جوزا، سومین برج از برج های دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهری خود در خردادماه در این برج دیده می شود.
-
دوپیکر
لغتنامه دهخدا
دوپیکر. [ دُ پ َ / پ ِ ک َ ] (اِخ ) برج سوم از دوازده برج فلکی که به عربی آن را جوزا گویند و برج مذکور به صورت دو کودک برهنه است که پی همدیگر درآمده اند به همین جهت در عربی توأمان نیز گویند. (از غیاث ) (از آنندراج ). جسدین . توأمان . (یادداشت مؤلف...
-
دوپیکر
لغتنامه دهخدا
دوپیکر. [ دُ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) مزدوج . مثناة. (یادداشت مؤلف ). || پرگاله .(شرفنامه ٔ منیری ). پاره و لخت . دوپاره : اگر دشمن تو دوپیکرشودسراپا ز تیغت دوپیکر شود. (مؤلف شرفنامه ٔ منیری ). || دوشاخه . دوپر. دوپره : به تیری دوپیکر شکار افکنی ....
-
دوپیکر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dopatkar] (نجوم) [قدیمی] dopeykar برج سوم از دوازده برج فلکی بهصورت دو کودک برهنه؛ خانۀ عطارد؛ جوزا.
-
جستوجو در متن
-
Auriga, Aur, Charioteer
ارابهران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورتی فلکی در آسمان شمالی (northern sky) بین دو صورت فلکی دوپیکر و برساوش
-
دوپیکری
لغتنامه دهخدا
دوپیکری . [ دُ پ َ / پ ِ ک َ ] (حامص مرکب )صفت و حالت دوپیکر. دویی . نفاق . جدایی : چون من توام این دوپیکری چیست چون هر دو یکی است داوری چیست . خاقانی . || جوزا بودن . صفت و حالت برج دوپیکر داشتن : در بر تیغ حصرمی زاده جنابه چون عنب برده جناب از آسما...
-
جوزا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: َوزاء] jo[w]zā ۱. (نجوم) سومین صورت فلکی منطقةالبروج که در نیمکرۀ شمالی قرار دارد؛ توٲمان؛ دوپیکر.۲. سومین برج از برجهای دوازدهگانه، برابر خرداد.
-
ذوجسدین
فرهنگ فارسی معین
(جَ سَ دَ یا دِ) [ ع . ] (ص مر.) 1 - دارند ة جسد. 2 - هر جسمی که مرکب از دو عنصر از عناصر چهارگانه باشد. 3 - سیارة عطارد از آن روی که خانة او جوزا (جسدین یا دوپیکر می باشد).
-
دوخواهران
لغتنامه دهخدا
دوخواهران . [ دُ خوا / خا هََ ] (اِخ ) دو ستاره ٔ شعرای شامی و شعرای یمانی . (منتهی الارب ). شعریان . دوخواهر. اختاسهیل . دوپیکر. جوزا. (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوخواهر شود.
-
رأس التوأم الشرقی
لغتنامه دهخدا
رأس التوأم الشرقی . [ رَءْ سُت ْ ت َ اَ مِش ْ ش َ ] (اِخ ) (اصطلاح فلک ) ستاره ای است از ثوابت از قدر دوم در شرقی ذراع مبسوطه بر سر دوپیکر واقع در جوزا. (از گاهنامه ٔ 1311 هَ . ش . سیدجلال الدین تهرانی ص 73) (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به صور الکوا...
-
رأس التوأم الغربی
لغتنامه دهخدا
رأس التوأم الغربی . [ رَءْ سُت ْ ت َ اَ مِل ْ غ َ ] (اِخ ) (اصطلاح فلک ) ستاره ای است از ثوابت از قدر اول در غربی ذراع مبسوطه بر سر دوپیکر که آنرا انورالتوأمین نیز نامند واقع در جوزا. (از گاهنامه ) (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به صور الکواکب ص 16...
-
اخفی التوأمین
لغتنامه دهخدا
اخفی التوأمین . [ اَ فَت ْ ت َ ءَ م َ ] (اِخ ) (اصطلاح فلک ) دو ستاره بر سرِ دوپیکر که ذراع مبسوطه نامند و آنکه بر طرف مغرب واقع شده رأس التوأم الغربی نام دارد و آنکه بر طرف مشرقست رأس التوأم الشرقی . ستاره ٔ غربی از قدر اول است و آنرا انورالتوا...
-
ملکی
لغتنامه دهخدا
ملکی . [ م َ ل َ ] (ص نسبی ) مأخوذ از تازی ، منسوب به مَلِک ، یعنی پادشاهی . (ناظم الاطباء). شاهی . سلطنتی : به گاه خلعت دادن به گاه صله ٔ شعرنه سیم تو ملکی و نه زرّ تو هروی . منوچهری .بتافت از افق ملک و آسمان بقادو کوکب ملکی چون دوپیکر جوزا.جمال ال...
-
هم گوشه
لغتنامه دهخدا
هم گوشه . [ هََ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) هم جنس و همسایه . (برهان ) : بپرسیدش از دوستان کهن که بودند هم گوشه و هم سخن . فردوسی .گاهی به نشیبی شده همگوشه ٔ ماهی گاهی به فرازی شده برتر ز دوپیکر. ناصرخسرو.مگر نه مقرند دیوانْت یکسرکه تو خر نه همگوشه ٔ بومعی...