کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوپوست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوپوست
لغتنامه دهخدا
دوپوست . [ دُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) دوپوس . (ناظم الاطباء). دوپوسته . پوستی روی پوست دیگر. پوست بر پوست . با دو جدار یا با دو پوشش . رجوع به دوپوس شود.
-
واژههای مشابه
-
tread separation, tread lift
دوپوستشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] جدا شدن رویه از مَنجید در نتیجۀ از بین رفتن چسبندگی این دو به یکدیگر براثر اضافهبار یا گرمایش خمشی ناشی از کمبادی تایر
-
retread separation
دوپوستشدگی روکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] جدا شدن روکش از مَنجید تراشخورده
-
جستوجو در متن
-
دوپوس
لغتنامه دهخدا
دوپوس . [ دُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) دوپوست . دوپوسته . || دوچیز بهم چسبیده . (ناظم الاطباء). رجوع به دوپوست و دو پوسته شود.
-
دوپوسته
لغتنامه دهخدا
دوپوسته . [ دُ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) کاغذ کلفتی که بتوان آن را از وسط بریده و تبدیل به دو ورق نمود. (ناظم الاطباء).کاغذ که بتوان آن را پوسته کرد؛ یعنی از قطربه دو نیم و یک ورق را به دو ورق نازک تبدیل کرد.- دوپوسته کردن کاغذ ؛ یک ورق آن را ب...