کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوپوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوپوده
لغتنامه دهخدا
دوپوده . [ دُ دَ / دِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دوپود. پارچه ای که مخطط بافته شده باشد و یا پارچه ای که دارای خطوطی بود از دو رنگ . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دوپود
لغتنامه دهخدا
دوپود. [ دُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) دوپوده . (ناظم الاطباء). دارای دوپود: دیابوذ، دَنبوذ. جامه ٔ دوپود. (منتهی الارب ). دیبوذ (معرب دوپود) ذونیرین . ذات نیرین (جامه ). قسمی جامه که معرب آن دیبود است و آن را دوباف نیز گویند. (یادداشت مؤلف ): ثوب منیر؛ ...
-
دوابوذ
لغتنامه دهخدا
دوابوذ. [ دُ ] (معرب ، اِ) دیابوذ، و آن پارچه ای است که بر دو پود بافته می شود. (از المعرب جوالیقی ص 138). دوپود. دوپوده . دیبوذ. (منتهی الارب ). رجوع به دیابوذ شود.
-
منیر
لغتنامه دهخدا
منیر. [ م ُ ن َی ْ ی َ ] (ع ص ) جامه ٔ دوپوده . یقال : ثوب منیر؛ ای منسوج علی نیرین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) : تا درکشد ابری که ز بلغار درآمدکرباس منیر به سر کوه دماوند. امیر معزی (دیوان ص 180).- منیر رازی ؛ نو...
-
دوریسه
لغتنامه دهخدا
دوریسه . [ دُ س َ / س ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب )دونخه . دوپوده . حوله و رومال و یا دستمال زغب دار کلفتی از پارچه ٔ سفید که دو سر آن ریسه دار باشد. (ناظم الاطباء). نوعی از رومال یا دستمال . (آنندراج ). || گلیم ریشه دار. (ناظم الاطباء). قسمی از قالین . (آ...