کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوهرم سه گوشه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
trigonal pyramid
هرم سهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای سه وجه متساویالساقین در هرمی با برشِ عرضی مثلثی متـ . هرم سهگوش
-
trigonal prism
منشور سهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای سه وجه موازی با یک محور تقارن سهتایه (threefold) متـ . منشور سهگوش
-
trigonal system
سامانۀ سهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] سامانهای بلوری با تقارن سهتایه (threefold) که غالباً بخشی از سامانۀ ششگوش در نظر گرفته میشود متـ . سامانۀ سهگوش [فیزیک] سامانهای که طول محورهای خانک واحد آن با هم برابر است و زاویۀ بین محورها نیز مساوی و غیر ا...
-
سه گوشه
لغتنامه دهخدا
سه گوشه . [ س ِ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) گیاهی خاردار که اشترخار نیز گویند. (ناظم الاطباء).
-
سه گوشه
دیکشنری فارسی به عربی
مثلثي
-
گوشه ای
دیکشنری فارسی به عربی
زاوي
-
trigonal trapezohedron
ذوزنقهوجهی سهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری ششوجه با یک محور سهتایه (threefold) و سه محور دوتایه (twofold) که فاقد صفحۀ آینهای و مرکز تقارن است متـ . ذوزنقهوجهی سهگوش
-
خار سه گوشه
لغتنامه دهخدا
خار سه گوشه . [ رِ س ِ ش َ / ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خارسه پهلو. (فرهنگ شعوری ج 1 ص 378). حَسَک . خارسه سو.
-
hexagonal system
سامانۀ ششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] یکی از شش سامانۀ بلوری که با یک محور سهتایه (threefold) یا تقارن ششتایه (sixfold) مشخص میشود متـ . سامانۀ ششگوش [فیزیک] سامانهای بلوری که یکی از محورهای خانک واحد آن بر دو محور دیگر عمود است و این دو محور با هم...
-
ditrigonal pyramid
هرم دوسهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عمود بر محور تقارن 3، دوسهگوش است متـ . هرم دوسهگوش
-
dihexagonal pyramid
هرم دوششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای یک هرم دوازدهوجهی که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور تقارن ششتایه (sixfold)، دوششگوش است متـ . هرم دوششگوش
-
hexagonal pyramid
هرم ششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور ششتایه (sixfold)، ششگوش است متـ . هرم ششگوش
-
ditrigonal prism
منشور دوسهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه موازی با محور تقارن که در آن هر برش عمود بر محور، دوسهگوش است متـ . منشور دوسهگوش
-
dihexagonal prism
منشور دوششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای دوازده وجه بلوری موازی با محور تقارن که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور منشور، دوششگوش است متـ . منشور دوششگوش
-
hexagonal prism
منشور ششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه موازی با محور تقارن و زوایای بینوجهی 60 درجه متـ . منشور ششگوش