کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دومین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دومین
لغتنامه دهخدا
دومین . [ دُ وُ ] (ص نسبی ، اِ) دویمین . (ناظم الاطباء). دومی . که در مرتبه ٔ دوم قرار دارد. (یادداشت مؤلف ) : چندانکه نگه می کنم ای رشک پری بار دومین ز اولین خوبتری . سعدی .و رجوع به دوم و دومی شود.
-
واژههای مشابه
-
secondary group
گروه دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] گروهی اجتماعی، مانند حلقۀ همکاران و حزب سیاسی و اتحادیه و تشکیلات صنفی که اعضای آن روابط نزدیکی با یکدیگر دارند، اما بهندرت دارای ارتباط متقابل هستند
-
صبح دومین
لغتنامه دهخدا
صبح دومین .[ ص ُ ح ِ دُ وُ / دُوْ وُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صبح دوم . صبح راست . صبح صادق . رجوع به صبح دوم شود.
-
secondary succession
توالی دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اجتماعی بومشناختی که در محل اجتماع قبلی تشکیل میشود
-
secondary articulation
تولید دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شیوهای از تولید در آواهایی با دو گرفتگی که در آن گرفتگی دوم با میزان کمتری از گرفتگی همراه است متـ . تولید فرعی
-
پیشگیری دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← پیشگیری ثانویه
-
second arrival
دومین رسید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] قطار موجی که پس از اولین رسید ثبت میشود
-
secondary vein
رگبرگ دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] رگبرگی که از رگبرگ اولین منشعب میشود و از آن کوچکتر است
-
دومین بار
دیکشنری فارسی به عربی
ثانية
-
secondary circular reaction
واکنش دوری دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، فعالیتی تکرارشونده که در فاصلۀ چهار تا پنج ماهگی ظهور میکند و بر قصد نوزاد بر انجام کاری دلالت دارد
-
secondary productivity
بهرهوری دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نرخ انباشت زیتودۀ جدید توسط جانوران گیاهخوار در مدتزمان معین
-
جستوجو در متن
-
secondly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوم اینکه، دومین بار، دومین مرتبه
-
secondhanded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دومین