کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دول موش دم موش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دول المواجهة
دیکشنری عربی به فارسی
كشورهاى خط مقدم
-
دَوَل دادن
لهجه و گویش تهرانی
به تعویق انداختن
-
دول کباب
لهجه و گویش تهرانی
کباب ناوه،کباب دولی
-
دول گلاب
واژهنامه آزاد
دولگلاب؛ دشت گلاب. نام روستایی واقع در صد کیلومتری شهر ایلام. (دول به معنی دشت کوچک است.)
-
پیمان بین دول
دیکشنری فارسی به عربی
تحالف
-
بُل، بُلبل، دول، دودول
لهجه و گویش تهرانی
آلت پسر بچه
-
دلو، دول، دولیچه
لهجه و گویش تهرانی
مشربه
-
دول، دودول، دودولی، دولی
لهجه و گویش تهرانی
آلت پسر بچه
-
هى به دول
لهجه و گویش بختیاری
hey be dul دعوت مردم براى بردن بار به آسیابى خلوت است.
-
تاب و دَوَل،()دادن
لهجه و گویش تهرانی
طول،طول دادن،به تعویق انداختن
-
تاب و دَوَل
فرهنگ گنجواژه
آهسته کاری. تاب و دول دادن= طول دادن.
-
دروغ و دَوَل
فرهنگ گنجواژه
نادرست، دروغ.
-
دول دان آسیاب
واژهنامه آزاد
دول آلات ریزش است.دان به معنای دانه .وآسیاب هم معلوم .نتیجتا"معنای ناودانی هدایت دانه به سوراخ وسط سنگ آسیای رویی آسیابهای قدیم است
-
واژههای همآوا
-
دول موش،دم موش
لهجه و گویش تهرانی
خیلی کم،باریک.