کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دول الأعضاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دول میان
لغتنامه دهخدا
دول میان . (اِ مرکب ) کیسه و خریطه که از پوست و امثال آن دوزند و بر کمر بندند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از برهان ).
-
دول بند
لغتنامه دهخدا
دول بند. [ ب َ ] (اِ مرکب ) دستار و عمامه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مولوی یا عمامه . لغت نامه های فرانسوی می نویسند که توربان متداول در فرانسه به معنی عمامه مأخوذ از کلمه ٔدولبند فارسی است به معنی بند و رشته ٔ سرعمامه . سر پایان . مندیل . (یادداش...
-
دول بندی
لغتنامه دهخدا
دول بندی . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج . در 44هزارگزی خاوری سنندج بین راه شوسه ٔ جدید و قدیم سنندج به سقز با 750 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دول خان
لغتنامه دهخدا
دول خان . (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد دارای 147 تن سکنه است . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
دول ریسه
لغتنامه دهخدا
دول ریسه . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) دوک ریسه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوک ریسه شود.
-
سنگ دول
لغتنامه دهخدا
سنگ دول . [ س َ ] (اِ مرکب ) گردباد. (آنندراج ). رجوع به سنگدوله شود.
-
سیاه دول
لغتنامه دهخدا
سیاه دول . (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. دارای 360 تن سکنه . آب آن از سراب زز. محصول آنجا غلات ، لبنیات و پشم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
قصر دول
لغتنامه دهخدا
قصر دول . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاگریوه ٔ بخش ملاوی شهرستان خرم آباد واقع در 20 هزارگزی جنوب خاوری ملاوی و 18 هزارگزی خاور شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک . موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر مالاریایی است . سکنه ٔ آن 60 تن است . آب آن از چشمه و...
-
لره دول
لغتنامه دهخدا
لره دول . [ ل َ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 32 هزارگزی جنوب سنندج و یک هزارگزی باختر شوسه ٔ سنندج به کرمانشاه . کوهستانی ، سردسیر، دارای 65 تن سکنه ٔ سنی ، کردی زبان . آب آن از چشمه ، محصول : آنجا غلات و لبنی...
-
مادیان دول
لغتنامه دهخدا
مادیان دول . (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد است که در بخش حومه ٔ شهرستان سنندج و در 42 هزارگزی باختری سنندج واقع است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
چاه دول
لغتنامه دهخدا
چاه دول . (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است از بلوک شبانکاره ٔ دشتستان و طول بلوک شبانکاره شش فرسخ و عرض آن نیز همین قدر است . (مرآت البلدان ج 4 ص 133).
-
خشکه دول
لغتنامه دهخدا
خشکه دول . [ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سورسور بخش کامیاران شهرستان سنندج ،واقع در سی و چهار هزارگزی شمال خاور کامیان و یک هزارگزی پیرمقدار. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
خشکه دول
لغتنامه دهخدا
خشکه دول . [ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 12 هزارگزی جنوب سنندج و 5 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ سنندج به کرمانشاهان این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای نواحی سردسیری . آب آنجا از چشمه و محصول آنجا غ...
-
دول البلطيق
دیکشنری عربی به فارسی
كشورهاى حوزه درياى بالتيك
-
دول البلقان
دیکشنری عربی به فارسی
كشورهاى حوزه بالكان