کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مادیان دول
لغتنامه دهخدا
مادیان دول . (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد است که در بخش حومه ٔ شهرستان سنندج و در 42 هزارگزی باختری سنندج واقع است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
چاه دول
لغتنامه دهخدا
چاه دول . (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است از بلوک شبانکاره ٔ دشتستان و طول بلوک شبانکاره شش فرسخ و عرض آن نیز همین قدر است . (مرآت البلدان ج 4 ص 133).
-
خشکه دول
لغتنامه دهخدا
خشکه دول . [ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سورسور بخش کامیاران شهرستان سنندج ،واقع در سی و چهار هزارگزی شمال خاور کامیان و یک هزارگزی پیرمقدار. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
خشکه دول
لغتنامه دهخدا
خشکه دول . [ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 12 هزارگزی جنوب سنندج و 5 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ سنندج به کرمانشاهان این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای نواحی سردسیری . آب آنجا از چشمه و محصول آنجا غ...
-
دول الأعضاء
دیکشنری عربی به فارسی
كشورهاى عضو
-
دول البلطيق
دیکشنری عربی به فارسی
كشورهاى حوزه درياى بالتيك
-
دول البلقان
دیکشنری عربی به فارسی
كشورهاى حوزه بالكان
-
دول المواجهة
دیکشنری عربی به فارسی
كشورهاى خط مقدم
-
دَوَل دادن
لهجه و گویش تهرانی
به تعویق انداختن
-
دول کباب
لهجه و گویش تهرانی
کباب ناوه،کباب دولی
-
دول گلاب
واژهنامه آزاد
دولگلاب؛ دشت گلاب. نام روستایی واقع در صد کیلومتری شهر ایلام. (دول به معنی دشت کوچک است.)
-
پیمان بین دول
دیکشنری فارسی به عربی
تحالف
-
بُل، بُلبل، دول، دودول
لهجه و گویش تهرانی
آلت پسر بچه
-
دلو، دول، دولیچه
لهجه و گویش تهرانی
مشربه
-
دول موش،دم موش
لهجه و گویش تهرانی
خیلی کم،باریک.