کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دولا دولا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دولا دولا
لهجه و گویش تهرانی
خمیده،قامت خمیده
-
جستوجو در متن
-
خِپْ خِپْ کُونى رفتن
لهجه و گویش بختیاری
xep-xep-kuni raftan دولا دولا رفتن.
-
slouched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی، دولا دولا راه رفتن، خمیده بودن، اویخته بودن، اویختن، پوست انداختن
-
slouches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیلوها، خمیدگی، تنبل، ادم بی دست و پا، ادم بی کاره وبی کفایت، دولا دولا راه رفتن، خمیده بودن، اویخته بودن، اویختن، پوست انداختن
-
slouch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن، خمیدگی، تنبل، ادم بی دست و پا، ادم بی کاره وبی کفایت، دولا دولا راه رفتن، خمیده بودن، اویخته بودن، اویختن، پوست انداختن
-
شتر
فرهنگ فارسی معین
(شُ تُ) [ په . ] (اِ.) پستانداری است نشخوارکننده از گروه سم داران بدون شاخ با پاهایی که دو انگشت دارد. این حیوان در برابر گرما و تشنگی بسیار مقاوم است . ؛ ~دیدی ، ندیدی سفارش به کتمان راز. ~ ؛ ~سواری دولا دولا نمی شه کنایه از: تلاش بیهوده برای پنه...
-
خَم و راست
فرهنگ گنجواژه
چپ و راست،دولا و راست، دولا و راست شدن.
-
قوز قوزی
لهجه و گویش تهرانی
دولا
-
reclinate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باز کردن، دولا
-
قبنل فنگ
لهجه و گویش تهرانی
دولا شدن
-
قنبل کردن
لهجه و گویش تهرانی
دولا شدن
-
two-ply
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوقلو، دولا، دولاتاب
-
غوزغوزی
لهجه و گویش تهرانی
دارای کمر دولا، پیر غوزغوزی
-
doubling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو برابر شدن، دو برابر کردن، مضاعف کردن، دولا کردن