کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوشکچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوشکچه
لغتنامه دهخدا
دوشکچه . [ دُ ش َ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) دوشک خرد. توشک کوچک . نهالی که نشستن راست نه خوابیدن را. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوشک و توشکچه شود.
-
جستوجو در متن
-
نهالیچه
لغتنامه دهخدا
نهالیچه . [ن ِ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) نهالچه . نهالی . تشکچه . دوشکچه : از موضعی که جای امثال او بود فراتر آمد و با سلطان بر نهالیچه نشست . (جهانگشای جوینی ).
-
چه
لغتنامه دهخدا
چه . [ چ َ / چ ِ ] (پسوند تصغیر) به فتح اول و عدم ظهور هاء در فارسی علامت تصغیر است . (در پهلوی ایچک ، ایچه ، ایزه ، ایزک ، ایجک ، ایژک نشانه ٔ تصغیر است ). (حواشی برهان قاطع چ معین ). چون در آخر کلمه درآورند افاده ٔ تصغیر کند مانند باغچه و طاقچه . (...