کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوزیستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دوزیستان
/dozistān/
معنی
جانورانی که ابتدا در آب زندگی میکنند و هنگامی که نموشان کامل شد از آب خارج میشوند و در خشکی هم حرکت میکنند، مانند قورباغه؛ ذوحیاتین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوزیستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) dozistān جانورانی که ابتدا در آب زندگی میکنند و هنگامی که نموشان کامل شد از آب خارج میشوند و در خشکی هم حرکت میکنند، مانند قورباغه؛ ذوحیاتین.
-
دوزیستان
دیکشنری فارسی به عربی
برمائي
-
جستوجو در متن
-
amphibiousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوزیستان
-
آمفیبین
فرهنگ واژههای سره
دوزیست، دوزیستان
-
amphibians
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوزیستان، ذوحیات
-
amphibian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوزیستان، ذوحیات
-
amphibious demonstration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تظاهرات دوزیستان
-
amphibian genus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنس دوزیستان
-
amphibious operation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عملیات دوزیستان
-
برمائي
دیکشنری عربی به فارسی
خاکي و ابي , دوجنسه , ذوحياتين , دوزيستان , ذوحيات
-
amphibious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوزیستان، دوزیست، خاکی و ابی، دوجنسه، ذوحیاتین
-
aquatic resources
منابع آبزیگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] منابع زندۀ زیستگاههای آبی شامل ماهیان و بیمهرگان و دوزیستان
-
ذوحیاتین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: ذوحیاتَین (= صاحب دو زندگانی)] (زیستشناسی) [قدیمی] zuhayāteyn که ابتدا در آب زندگی میکنند و هنگامی که نموشان کامل شد از آب خارج میشوند و در خشکی هم حرکت میکنند، مانند قورباغه؛ دوزیستان.
-
کفچلیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کفچلیزک، کفچلیزه، کفلیزه، کفلیز› kafča(e)liz ۱. (زیستشناسی) نوزاد دوزیستان که با آبشش تنفس میکند.۲. [قدیمی] =کفچه: ◻︎ به کفچلیز شتر را کسی که آب دهد / بُوَد هرآینه از ابلهی و شیدایی (مجیرالدین: ۳۳۳).