کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوری کردن
لغتنامه دهخدا
دوری کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دوری نمودن . حذر کردن و نفرت نمودن . (ناظم الاطباء). اجتناب ورزیدن . دوری گزیدن . اجتناب . تجنب . مجانبت . (یادداشت مؤلف ) : کسی کز خدمتت دوری کند هیچ بر او دشمن شود گردون گردا. عسجدی .زبان گر به گرمی صبوری کندز دور...
-
واژههای مشابه
-
دُوْری
لهجه و گویش گنابادی
dowri در گویش گنابادی یعنی ظرف ، بشقاب
-
cyclic group
گروه دوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروهی که همۀ اعضای آن توانهای صحیح یک عضو مشخص گروه هستند
-
circular definition
تعریف دوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای تعریف که در آن دو یا چند واژه ازطریق یکدیگر تعریف شده باشند
-
telemeter
دوریسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] وسیلهای برای اندازهگیری فاصله از راه دور
-
telemetry
دوریسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] اندازهگیری فاصله در هر مکان و ارسال دادهها به مکان دیگر برای استفاده یا تحلیل
-
دل دوری
لغتنامه دهخدا
دل دوری . [ دِ ] (حامص مرکب ) تنفر از یکدیگر. بغضاء : و ألقینا بینهم العداوة و البغضاء... (قرآن 64/5)؛ میان جهودان و ترسایان دشمنی و دل دوری افکندیم . (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 2 ص 188 س 8).
-
سه دوری
لغتنامه دهخدا
سه دوری . [ س ِ ] (اِ مرکب ) سه جاده که طول و عرض و عمق باشد و به عربی ابعاد ثلثه گویند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
حرکت دوری
لغتنامه دهخدا
حرکت دوری . [ ح َ رَ ک َ ت ِ دَ/ دُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرکتی شبیه به استداره . حرکت مستدیره و آن حرکتی باشد که هر جزء از اجزاء متحرک از جای خود به جای دیگر رود ولیکن کل متحرک به جای خود باقی بماند، مانند حرکت سنگ آسیا. احمد نگری گوید: حرکت مس...
-
سه دوری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] (ریاضی) seduri = سهبعدی
-
دوری گردان
لهجه و گویش تهرانی
شعبده بازی که بشقاب را روی میله میگرداند
-
secondary circular reaction
واکنش دوری دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، فعالیتی تکرارشونده که در فاصلۀ چهار تا پنج ماهگی ظهور میکند و بر قصد نوزاد بر انجام کاری دلالت دارد
-
tertiary circular reaction
واکنش دوری سومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، فعالیت نوزاد در جهت تغییر خلاقانۀ طرحوارۀ پیشین برای هماهنگی با مقتضیات شرایط جدید
-
primary circular reaction
واکنش دوری نخستین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، نوعی کنش تکراری که نخستین رفتار غیربازتابی نوزاد را نشان میدهد