کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوری جستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
primary circular reaction
واکنش دوری نخستین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، نوعی کنش تکراری که نخستین رفتار غیربازتابی نوزاد را نشان میدهد
-
cyclic permutation, circular permutation, cycle permutation
جایگشت دوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جایگشتی از یک مجموعۀ مرتبِ نمادها که نماد اول را به نماد دوم، دوم را به سوم، ... و آخر را به اول میفرستد
-
مردم به دوری
لغتنامه دهخدا
مردم به دوری . [ م َ دُ ب ِ ] (حامص مرکب ) مردم گریزی . (یادداشت مرحوم دهخدا). عمل مردم بدور.
-
دوری کردن از
دیکشنری فارسی به عربی
تجنب
-
فاصله ز دوری
دیکشنری فارسی به عربی
خليج
-
دوری از مرکز بدن
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف
-
دوری از مرکز
دیکشنری فارسی به عربی
لامرکزية
-
بادیه و دوری
لهجه و گویش تهرانی
ظروف
-
قاب و دوری
فرهنگ گنجواژه
سینی و بشقاب.
-
پشت دوری (بشقاب) کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را ناامید کردن
-
دوری و درازی
فرهنگ گنجواژه
مسافت.
-
کسی که از دیگران دوری میکند
دیکشنری فارسی به عربی
مراوغ
-
جستوجو در متن
-
تبرا کردن
واژگان مترادف و متضاد
دوری کردن، بیزاری جستن
-
حَذَر
فرهنگ واژگان قرآن
ترسيدن و دوري جستن
-
تجنب
فرهنگ فارسی معین
(تَ جَ نُّ) [ ع . ] (مص ل .) دوری جستن ، دوری کردن .