کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دورۀ پیش از سفال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
course 1
دورۀ آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] در برنامههای گردشگری ویژۀ آموزش زبان، مجموعهفعالیتهای آموزشی سازمانیافتهای که مستقیماً موجب پیشرفت زبانآموزی شرکتکنندگان میشود متـ . دوره
-
period of vibration
دورۀ ارتعاش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدتزمان لازم برای تحقق یک ارتعاش کامل
-
financial rotation, economic rotation
دورۀ اقتصادمبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دورهای که در آن تعیینکنندۀ زمان برداشت یک عامل اقتصادی است که لزوماً ارتباطی با معیارهای فیزیکی رویشگاه ندارد
-
overhaul period, time between overhauls, TBO
دورۀ بازآماد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فاصلۀ زمانی بین بازآمادهای پیدرپی
-
Ptolemaic period
دورۀ بطلمیوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← مصر بطلمیوسی
-
periodization
دورهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای گاهنگاری نسبی که در آن زیردورههای مختلف براساس تفسیر شاخصههای لایهنگاشتی و گونهشناختی آنها تعیین میشوند
-
period 4
دورۀ تناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدتزمان یک نوسان یا چرخۀ کامل متـ . دوره 2 * مصوب فرهنگستان اول
-
dry period
دورۀ خشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] فاصلۀ بین دو دورۀ شیردهی که در طول آن دام شیر نمیدهد
-
filter run, filter cycle
دورۀ صافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مدتزمان کارکرد صافی بین دو واشویه
-
دورۀ کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] ← دورۀ تناوب کِشَند
-
sidereal period
دورۀ نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دورۀ گردش یک جِرم آسمانی به دور جرمی دیگر که نسبت به ستارههای دوردست سنجیده شود
-
incubation period
دورۀ نهفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] فاصلۀ زمانی بین مواجهه با عامل بیماریزا و ظهور علائم بیماری
-
دوره کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) 1 - درس را مرور کردن . 2 - محاصره کردن .
-
هم دوره
فرهنگ فارسی معین
( ~. دُ ر )(ص مر.)1 - هم عصر، معاصر. 2 - شریک دورة تحصیلی .
-
دوره فروش
لغتنامه دهخدا
دوره فروش . [ دَ / دُو رَ / رِ ف ُ ] (نف مرکب ) دوره گرد. طواف . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوره گرد شود.