کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دورۀ پیش ازسلسله ها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
manic episode
دورۀ شیدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مرحلهای از شیدایی که حداقل یک هفته طول میکشد و مشخصۀ آن خُلقِ تحریکپذیر و بالا همراه با سه علامت یا بیشتر است که این علائم عبارتاند از: افزایش تحرک و سراسیمگی روانیـحرکتی و پرحرفی و پرش افکار (flight of ideas) و خودبزرگبینی
-
filter run, filter cycle
دورۀ صافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مدتزمان کارکرد صافی بین دو واشویه
-
rolling period, period of roll
دورۀ غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدتزمانی برحسب ثانیه که یک شناور از یک پهلو به پهلوی دیگر غلت میخورد
-
hypsithermal period
دورۀ فرادمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دورۀ زمانی از هفتهزار تا پانصد سال قبل از میلاد که تصور میشود در آن اقلیم جهانی گرمتر از امروز بوده است
-
Pharaonic period
دورۀ فراعنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورۀ تاریخی مصر بعد از تأسیس سلسلههای پادشاهی در 3100 تا 332 ق.م
-
دورۀ کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] ← دورۀ تناوب کِشَند
-
transitional period
دورۀ گذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرحلهای از تغییرات فرهنگی که در طی آن عبور از یک دوره به دورۀ دیگر صورت میگیرد
-
base period
دورۀ مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] زمانی از روز که در آن نیازمندیها و برنامههای حملونقل تحت تأثیر دورۀ اوج تقاضای سفر قرار نمیگیرد
-
Late period
دورۀ متأخر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای در تاریخ مصر باستان از حدود 664 تا 332 ق.م که شامل سلسلههای بیستوششم تا سیام و تهاجم اسکندر مقدونی است
-
sidereal period
دورۀ نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دورۀ گردش یک جِرم آسمانی به دور جرمی دیگر که نسبت به ستارههای دوردست سنجیده شود
-
incubation period
دورۀ نهفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] فاصلۀ زمانی بین مواجهه با عامل بیماریزا و ظهور علائم بیماری
-
synodic period
دورۀ هلالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فاصلۀ زمانی متوسطی که یک سیاره از دید ناظر زمینی به موقعیت مشابه موقعیت قبلی نسبت به خورشید برسد
-
Geometric period
دورۀ هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای در تاریخ هنر یونان، از 1100 تا 700 ق.م، که شاخصۀ آن استفاده از نقوش هندسی در تزیین سفالهای آن دوره است
-
دوره کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) 1 - درس را مرور کردن . 2 - محاصره کردن .
-
هم دوره
فرهنگ فارسی معین
( ~. دُ ر )(ص مر.)1 - هم عصر، معاصر. 2 - شریک دورة تحصیلی .