کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دودول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دودول
لغتنامه دهخدا
دودول . (اِ) در زبان اطفال شرم پسر. در زبان کودکان ایر پسربچه و برای تصغیر دودولی گویند. دول . بلبل . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
بُل، بُلبل، دول، دودول
لهجه و گویش تهرانی
آلت پسر بچه
-
دول، دودول، دودولی، دولی
لهجه و گویش تهرانی
آلت پسر بچه
-
جستوجو در متن
-
چومبول
لهجه و گویش تهرانی
دودول، دستگاه تناسلی
-
دودولی
لغتنامه دهخدا
دودولی . (اِ) دودول . دول . در زبان کودکان شرم پسربچه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دول و دودول شود.
-
دول
لغتنامه دهخدا
دول . (اِ) (اصطلاح عامیانه ) در زبان اطفال ، آلت مردی خردسالان . ایر. شرم پسر. دودول . دودولی . بوبول . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دودول شود.
-
شمبول
لغتنامه دهخدا
شمبول . [ ش ُ ] (اِ) ایر. آلت مردی اطفال (در زبان دایگان ). (یادداشت مؤلف ). چُمبُل . بوبول . دول . دودول . رجوع به ایر شود.