کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دودستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دودستگی
/dodastegi/
معنی
۱. دو دسته بودن.
۲. [مجاز] اختلاف رٲی و عقیده میان دو گروه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
schism, split
-
جستوجوی دقیق
-
دودستگی
لغتنامه دهخدا
دودستگی . [ دُ دَ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دودسته . دودرزی . دوتیرگی . انقسام به دو گروه . تعصب میان دو گروه . اختلاف عقیده بین دو گروه . اختلاف و دوعقیدگی بین دو گروه . اختلاف رأی . عدم اتفاق واتحاد. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوتیر...
-
دودستگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) dodastegi ۱. دو دسته بودن.۲. [مجاز] اختلاف رٲی و عقیده میان دو گروه.
-
دودستگی
دیکشنری فارسی به عربی
مشترک بين الحزبين
-
جستوجو در متن
-
deobstruent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دودستگی
-
مشترک بين الحزبين
دیکشنری عربی به فارسی
دوحزبي , دودستگي
-
تفرقه
فرهنگ واژههای سره
دوگانگی، دودستگی، پراکندگ
-
bipartisan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه، دوحزبی، دودستگی
-
دوتیرگی
لغتنامه دهخدا
دوتیرگی . [ دُ رَ/ رِ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت دوتیره . دودستگی . شقاق و نفاق . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دودستگی شود.
-
smokiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دودستگی، دودی، پر دود، دود گرفته، دود کن، دود کننده
-
دودرزی
لغتنامه دهخدا
دودرزی . [ دُ دَ ] (حامص مرکب ) صفت و حالت دودرز. داشتن دو درز و شکاف . || کنایه از دودستگی و نفاق و دوتیرگی : دودرزی ز دل بشکند کوه راپراکندگی آرد انبوه را. نظامی .رجوع به دودستگی شود.
-
دوطایفگی
لغتنامه دهخدا
دوطایفگی . [ دُ ی ِ ف َ / ف ِ ] (حامص مرکب ) دوطایفه بودن . (فرهنگ فارسی معین ). || اختلاف . دوگانگی . دودستگی .
-
مشروطیت
لغتنامه دهخدا
مشروطیت . [ م َ طی ی َ ] (مص جعلی ، اِمص ) ساختمان کلمه مانند دیگر مصدرهائی که پسوند «ئیت » دارد عربی می نماید و چنان به نظر می رسد که از «مشروطه » اِ مفعول + «ئیت » ساخته شده است ، ولی چنان نیست که این نظر از هر جهت مورد تأیید باشد. بعضی گمان کرده ...
-
صاحب الزنج
لغتنامه دهخدا
صاحب الزنج . [ ح ِ بُزْ زَ ](اِخ ) ابن اثیر در حوادث سال 255 هَ . ق . گوید: به شوال این سال در فرات بصره مردی خروج کرد و خود را علی بن محمدبن احمدبن عیسی بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب خواند و زنگیان را که در سباخ بودند فراهم ساخت و از دجله ...
-
باخ
لغتنامه دهخدا
باخ . (اِخ ) یوهان سباستین (1685 - 1750). باخ ، نام خانواده ای آلمانی است که در هنر موسیقی شهرت بسزائی داشتند و مشهورترین آنان یوهان سباستین میباشد که آثار موسیقی مذهبی او مورد توجه اهل فن است . وی بسال 1685 م . در روز 21 مارس در شهر آیزناخ متولد شد....