کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوخواهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دوخواهر
/doxāhar/
معنی
= شِعرا
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوخواهر
لغتنامه دهخدا
دوخواهر. [ دُخوا / خا هََ ] (اِخ ) دوخواهران . (ناظم الاطباء). آن دو ستاره که به تازیش اختاسهیل و شعریان خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ) (از آنندراج ) (از برهان ). عبور و غمیصا. (از آنندراج ) (برهان ). رجوع به دوخواهران شود.
-
دوخواهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دوخواهران› (نجوم) doxāhar = شِعرا
-
واژههای همآوا
-
دو خواهر
فرهنگ فارسی معین
(دُ خا هَ) (اِمر.) دو ستارة شِعرای شامی و شِعرای یمانی .
-
جستوجو در متن
-
أَُخْتَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دوخواهر
-
دوخواهران
لغتنامه دهخدا
دوخواهران . [ دُ خوا / خا هََ ] (اِخ ) دو ستاره ٔ شعرای شامی و شعرای یمانی . (منتهی الارب ). شعریان . دوخواهر. اختاسهیل . دوپیکر. جوزا. (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوخواهر شود.
-
شریحیة
لغتنامه دهخدا
شریحیة. [ ش ُ رَ حی ی َ ] (ص نسبی ، اِ) نام مسأله ای از عول پیش فقهای عامه . (یادداشت مؤلف ). و آن چنان است که بازماندگان میت دو خواهر پدری و مادری و دوخواهر مادری و مادر شوهر او باشند در این مسأله چهار سهم کسر می آید و لهذا اصل فریضه به ده سهم عو...
-
خواهر
لغتنامه دهخدا
خواهر. [ خوا / خا هََ ] (اِ) دختری که از پدر و مادر با شخص یکی باشد و یا تنها از پدر و یا از مادر با هم یکی باشند. (ناظم الاطباء). همشیره . (آنندراج ). اخت . شقیقه . جز تو از پدر و مادر تویا یکی از آن دو. (یادداشت بخط مؤلف ) : وز آن پس چو گردوی شد ن...