کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
دوخة
لغتنامه دهخدا
دوخة. [ دَ خ َ ] (ع اِ) دوخه . رنج و بیماری . (ناظم الاطباء). گردیدن سر به عربی . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). دوار و هدام . (المنجد): و اذا شرب اسبوعاً منع البخارعن الرأس والدوخة والصداع الحار والدوار. (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ).
-
جستوجو در متن
-
double stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت دوخت
-
knit stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت گره
-
satin stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت ساتن
-
blanket stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت پتو
-
machine stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت ماشین
-
sewing stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوختن دوخت
-
knitting stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت بافندگی
-
sewing room
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتاق دوخت
-
blind stitching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت کور
-
دندون موشی
لهجه و گویش تهرانی
دوخت ریز
-
لَندَره ،()دوزی
لهجه و گویش تهرانی
وصله از زیر،نوعی دوخت
-
کوک و بخیه
فرهنگ گنجواژه
خیاطی، دوخت.
-
بخیه
واژگان مترادف و متضاد
درز، شلال، کوک، دوخت