کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوخته فروش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دوخته فروش
/duxteforuš/
معنی
کسی که شغلش دوختن و فروختن انواع لباسهای مردانه و زنانه و بچگانه است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوخته فروش
لغتنامه دهخدا
دوخته فروش . [ ت َ / ت ِ ف ُ ] (نف مرکب ) که فروختن رختهای دوخته پیشه دارد. لباس فروش . (یادداشت مؤلف ). کسی که پارچه بخرد و از آن لباس به اندازه های مختلف بدوزد و برای فروش عرضه کند. (فرهنگ لغات عامیانه ).
-
دوخته فروش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) duxteforuš کسی که شغلش دوختن و فروختن انواع لباسهای مردانه و زنانه و بچگانه است.
-
دوخته فروش
لهجه و گویش تهرانی
لباس فروش
-
واژههای مشابه
-
palm and needle whipping
سربندی دوخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محکمترین نوع سربندی که در آن برای جلوگیری از جابهجایی سربند در امتداد طناب رشتۀ سربند را گاه به کمک سوزن از بین رشتههای طناب میگذرانند و سپس مانند سربندی ساده آن را به دور سر طناب میپیچند و در آخر باز آن را از میان شیارهای مرب...
-
دوخته پوش
لغتنامه دهخدا
دوخته پوش . [ ت َ / ت ِ ] (نف مرکب ) آنکه لباس دوخته پوشد. مقابل بافته پوش . (از یادداشت مؤلف ). || آنکه لباس آماده خردو پوشد. مقابل آنکه پارچه خرد و از آن جامه سازد.
-
دوخته پوشی
لغتنامه دهخدا
دوخته پوشی . [ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) عمل و صفت دوخته پوش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوخته پوش شود.
-
دهن دوخته
لغتنامه دهخدا
دهن دوخته . [دَ هََ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) که دهان از گفتن بربندد. دهان بسته . زبان بسته . خاموشی گزیده : کم سخنی دید دهن دوخته چشم و زبانی ادب آموخته . نظامی .و رجوع به دهن دوختن شود.
-
دوخته doxte
واژهنامه آزاد
دوختِه درگویش لری ولکی 1درلرستان:1-دوختن ،وصله کردن دوپارچه به هم دیگر 2-زل زدن وخیره شدن 3-شیردوشیدن ازواژه های منسوخ درزبان پارسی ست که درحال حاضرهم ازاین واژه باهمین معنی هم استفاده میشود
-
چشم به دهان دوخته
واژهنامه آزاد
منتظر ادامۀ صحبت، منتظر صحبت کردن.
-
جستوجو در متن
-
slopworker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
slopworker، دوخته فروش، شلخته کار
-
پیشه وران
لغتنامه دهخدا
پیشه وران . [ ش َ / ش ِ وَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) ج ِ پیشه ور. صاحبان حرف . اهل حرفت . محترفه . این کلمه در تداول امروز بحای کسبه و اصناف پذیرفته شده و مستعمل است (از لغات مصوب فرهنگستان ). امّا اصناف و کسبه که در عداد پیشه وران محسوبند بر حسب اصطلاح ...
-
گلدوزی
لغتنامه دهخدا
گلدوزی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل گل دوختن . کار گل دوختن . دوختن گل روی پارچه های رنگین با نخهای قیطانی و ابریشمی بشکل گلهای رنگارنگ . کشیدن و دوختن گلهای رنگارنگ با نقوش مختلف و نخهای غاژ شده و ابریشمین و اقسام مختلف دارد به نام سوزنی ، خاتمی و...د...
-
برش
لغتنامه دهخدا
برش . [ ب ُ رِ ] (اِمص ) اسم مصدر است از بریدن . بریدن . (آنندراج ). || برندگی . تندی . تیزی . حدت . قاطعیت چنانکه گویند برش این کارد،این چاقو، این قلمتراش ، این شمشیر، این خنجر و امثال آنها چگونه است ؟ یا کارد خوش برش نیست : چون میغ رسیدی آتش آمیغبا...