کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوجان
لغتنامه دهخدا
دوجان . (اِ) ورید وداج . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
dujan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوجان
-
وداج
لغتنامه دهخدا
وداج . [ وِ ] (ع اِ) رگ گردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رگ گردن ستور که قصاب ببرد. (مهذب الاسماء). وَدَج . رگ گردن و آن دو رگ است . (غیاث اللغات ). رگ گردن که آن را به فارسی دوجان گویند. (ناظم الاطباء). رگ جان . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) : و به شهر من ...