کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوتا شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
duplicate 1
دوتا شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تکرار شدن یک قطعۀ ژنی در یک فامتن
-
دوتا شدن
لغتنامه دهخدا
دوتا شدن . [ دُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کج و خم شدن . دوتا شدن . (ناظم الاطباء). دولاشدن . منحنی شدن . خمیدن . دوتاه شدن . دوته شدن . دوتو گشتن . (یادداشت مؤلف ). انعطاف . (دهار) (منتهی الارب ). انعساف . عوج . تعوج . تکثم . ملخ . (منتهی الارب ): انعطاط؛...
-
واژههای مشابه
-
پیر دوتا
لغتنامه دهخدا
پیر دوتا. [ رِ دُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیری خمیده پشت . || کنایه از آسمان است . (آنندراج ).
-
هریک از دوتا
دیکشنری فارسی به عربی
اما
-
دوتا یکى کردن
لهجه و گویش بختیاری
dotâ yaki kerdan دوتا یکى کردن، محتوى دو ظرف را دریک ظرف ریختن.
-
جستوجو در متن
-
گوی شدن
لغتنامه دهخدا
گوی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سر به زانو نهادن و به مراقبه رفتن باشد.(از برهان قاطع) (از آنندراج ). || کنایه از دوتا شدن قامت . خمیده شدن . دوتا شدن : بر در مقصوره ٔ روحانیم گوی شده قامت چوگانیم .نظامی .
-
خم گشتن
لغتنامه دهخدا
خم گشتن . [ خ َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) خم شدن . منحنی شدن . کج شدن . || دولا شدن . دوتا شدن . رکوع کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
dualizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوالیزه کردن، دوگانه کردن، دوتا داشتن از، اثنویت قائل شدن
-
dualize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانه، دوگانه کردن، دوتا داشتن از، اثنویت قائل شدن
-
dualizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانه، دوگانه کردن، دوتا داشتن از، اثنویت قائل شدن
-
dualized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانه، دوگانه کردن، دوتا داشتن از، اثنویت قائل شدن
-
خم شدن
لغتنامه دهخدا
خم شدن . [ خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دولا شدن . (یادداشت بخط مؤلف ). دوتا شدن . (یادداشت بخط مؤلف ). || کج شدن . منحنی شدن . (یادداشت بخط مؤلف ). خمیدن .
-
انخناث
لغتنامه دهخدا
انخناث . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) دوتاه شدن و شکسته شدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).شکسته شدن یا دوتا شدن . (تاج المصادر بیهقی ). شکسته شدن . دوتا شدن . (مصادر زوزنی ). || نرم و فروهشته گردیدن . (ناظم الاطباء). نرم و خرد شدن . (از اقرب ال...