کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوبرار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوبرار
لغتنامه دهخدا
دوبرار. [ دُ ب َ ] (ص مرکب ، ق مرکب )دومقابل و دوچندان و ضعف و مضاعف . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دوبرادران
لغتنامه دهخدا
دوبرادران . [ دُ ب َ دَ ] (اِ مرکب ) نوعی مرغ شکاری . دو مرغند شکاری کوچکتر از عقاب و دوبرادران به سبب آن گویند که یکی چون قصد صیدی کند اگر عاجز شود دیگری به مدد او آید. (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). زمج . (تهذیب ). زمج . پرنده ای است کوچکتر...