کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوام یافت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تغلبی
لغتنامه دهخدا
تغلبی . [ ت َ ل َ ] (اِخ ) ابراهیم بن حمدان . یکی از امرای دوران المقتدر عباسی در دیار ربیعه ولایت یافت ولی این امر چندان دوام نداشت چه بزودی درگذشت . (308 هَ . ق . / 920 م .) وی مردی شجاع و نیکوسیرت بود. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 12).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابراهیم . از آل زیادبن ابیه و امیر یمن بود. به سال 371 هَ . ق . بعد از مرگ پدر ازجانب آل عباس ولایت یافت و در زمان امارت وی دولت آل زیاد در یمن به ضعف گرایید و بندگان آنان و والیان اطراف قیام کردند. امارت ع...
-
اسکلاو
لغتنامه دهخدا
اسکلاو. [ اِ ] (اِخ ) (جنگهای ...) نامی است که بسه جنگی که رومیان ضد غلامان عاصی کردند، اطلاق میشود.نخستین جنگ در صقلیه (135 ق .م .) اتفاق افتاد و دو سال طول کشید. دومین نیز در صقلیه از 105 تا 102 ق .م .دوام یافت . سومین بریاست اسپارتاکوس در ایتالیا ...
-
بلاش اول
لغتنامه دهخدا
بلاش اول . [ ب َ ش ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) بیست ودومین پادشاه اشکانی (51 یا 52 تا 78 م .) پسر و جانشین ونن دوم . بلاش آخرین پادشاه بزرگ اشکانی است . پس از فرونشاندن شورشهای داخلی ، سلطنت آذربایجان را به برادرش پاکر داد، و ارمنستان را گرفته به برادر دیگر خ...
-
ایغور
لغتنامه دهخدا
ایغور. [ اُ ] (اِخ ) اویغور. ایغر. ایغورها. قوم آسیایی ترک نژاد که اول بار در قرن هفتم میلادی در اطراف رود جیحون سکنی گزیدند و اهمیت یافتند. چندین شهر بنا کردند که از جمله قراقوروم است . اویغورها بسرعت قلمرو خود را بسط دادند و در اوایل قرن هشتم تمام ...
-
پرودون
لغتنامه دهخدا
پرودون . [ پْرو / پ ِ دُن ْ ] (اِخ ) پیر پل . نقاش فرانسوی متولد در کلونی . پس از اکمال دروس خود در دیژن بسال 1870 م . به پاریس شد و بعد سفری به ایتالیا کرد و از سال 1789 در پاریس اقامت گزید و به افکار انقلابی گرائید. در ایام انقلاب زندگانی دشوارپرکش...
-
اتابکان فارس
لغتنامه دهخدا
اتابکان فارس . [ اَ ب َ ن ِ ] (اِخ ) یا سلغریان که از 543 تا 686 هَ . ق . در فارس حکومت راندند. سلغر رئیس یکدسته از ترکمانان بود که با طایفه ٔ خود بخراسان کوچ کرد و پس از یک دوره تاخت و تاز بخدمت طغرل بیک پیوست و نزد او رتبه ٔ حاجبی یافت . این سلسله ...
-
ازرس
لغتنامه دهخدا
ازرس . [ اَ زُ ] (اِخ ) گنگبار تابع پرتقال در اقیانوس اطلس شمالی بین عرض 36 درجه و 55 دقیقه و 39 درجه و 44 دقیقه شمالی و طول 25 درجه و 10 دقیقه و 31 درجه و 16 دقیقه غربی ، به مسافت 800 میلی شطوط پرتقال . مساحت سطح آن بیش از 1100 میل مربع. در این جزائ...
-
اصفر
لغتنامه دهخدا
اصفر. [ اَ ف َ ] (اِخ ) (بنو، یا بنی ...) بنوالاصفر روم . ملوک روم . اولاد اصفربن روم بن عیصوبن اسحاق . یا آنکه صنفی از حبش بر ایشان غالب آمدند پس با زنان آنها جماع کردند و اولاد آنها زردرنگ پیدا شد. (منتهی الارب ). رومیها که صنفی از حبش بر ایشان غال...
-
اضواء
لغتنامه دهخدا
اضواء. [ اَض ْ ] (ع اِ) ج ِ ضَوء و ضوء. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (دهار).- اضواء مجرد ؛ در تداول حکمت اشراق که فلسفه ٔ مبتنی بر نور و ظلمت و نور انوار و انوار قاهر و جز اینهاست این اصطلاح بکار میرود، چنانکه شیخ اشراق گوید: ظلال و اضواء مجرد، نور ...
-
سلغریان
لغتنامه دهخدا
سلغریان . [ س َ غ ُ ] (اِخ ) (ج ِ سلغری ، منسوب به سلغر).یا اتابکان فارس که از 543 تا 686 هَ .ق . در فارس حکومت کرده اند. این خاندان به سلغر، رئیس دسته ای از ترکمانان قبچاق انتساب دارند. یکی از نوادگان سلغر به نام سنقربن مودود در سال 543 هَ .ق . بر ف...
-
ابوزیان
لغتنامه دهخدا
ابوزیان . [ اَ زَی ْ یا ] (اِخ ) احمدبن ابی محمدبن عبداﷲ یا ابوزیان چهارم . از ملوک بنوعبدالوادیا بنوزیان تلمسان . پس از درگذشتن پدر بجانشینی او صاحب تخت و تاج تلمسان شد. لکن برادر او ابوعبداﷲ محمد بر او قیام کرد، ابوزیان از ترکان الجزائر مدد خواست و...
-
یزید
لغتنامه دهخدا
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ولیدبن عبدالملک ،ملقب به ناقص ، دوازدهمین از خلفای بنی امیه . (یادداشت مؤلف ). او کنیه ٔ ابوخالد داشت و از خلفای دولت مروانی اموی در شام بود. یزید به سبب بدرفتاری پسرعمش ولیدبن یزید که خلیفه بود بر او شورید و بر دمشق مستولی ...
-
ادریس
لغتنامه دهخدا
ادریس . [ اِ ](اِخ ) علوی بن عبداﷲبن حسن بن علی . او از احفاد حضرت امام حسن علیه السلام است . و در زمان منصور خلیفه ٔ عباسی با پنج برادر خویش به امر برادر بزرگ خود محمد درحجاز بر خلیفه قیام کرد و پس از منصور بار دیگر علم مخالفت برافراشت و برادر بزرگ ...
-
چین
لغتنامه دهخدا
چین . (اِخ ) سلسله ای از پادشاهان چین که از 221 ق . م . تا 207 ق .م . حکمفرمائی کرد. این سلسله از مردمی به نام چین نام گرفته است که در 318 ق .م . از شمال غربی چین به دشت ثروتمند سچوان سرازیر شدند. چین ها پس از تجزیه ٔ دولت چو قدرت یافتند و در حکومت چ...