کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کم دوام
دیکشنری فارسی به عربی
ضعيف
-
دوام یافت
دیکشنری فارسی به عربی
استمرّ
-
قوام و دوام
فرهنگ گنجواژه
بقا.
-
وصال و دوام
فرهنگ گنجواژه
کامیابی دائم.
-
جستوجو در متن
-
پِرپِری
لهجه و گویش تهرانی
نازک،کم دوام،بی دوام
-
استدامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استدامَة] ‹استدامت› [قدیمی] 'estedāme ۱. همیشه بودن؛ دوام یافتن؛ دوام؛ همیشگی.۲. دوام چیزی را خواستن.
-
dithalous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام
-
dibasicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام
-
bimanous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام
-
doubtable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام می آورد
-
durableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام
-
durables
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام
-
durax
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام
-
پردوام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] pordavām آنچه دوام بسیار داشته باشد.
-
durably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوام