کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوازده وجهی لوزوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دوازده امام
لغتنامه دهخدا
دوازده امام . [ دَ دَه ْ اِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز. دارای 400 تن سکنه . آب آن از لوله ٔ شرکت نفت و راه آنجا اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ هفت لنگ بختیاری می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دوازده امام
لغتنامه دهخدا
دوازده امام . [ دَ دَه ْ اِ ] (اِخ ) دهی است از بخش ورامین شهرستان تهران . سکنه 118 تن . آب آن از قنات لب شور. راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
دوازده امام
لغتنامه دهخدا
دوازده امام . [ دَ دَه ْ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. دارای 286 تن سکنه . آنجا پل ملک روی آب کوهرنگ بسته شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
دوازده امام
لغتنامه دهخدا
دوازده امام . [ دَ دَه ْ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه شاهین بخش سرپل ذهاب شهرستان قصر شیرین . سکنه 100 تن . آب آن از سراب قلعه شاهین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دوازده گانه
لغتنامه دهخدا
دوازده گانه . [ دَ دَه ْ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به دوازده . (ناظم الاطباء). رجوع به دوازده شود.
-
دوازده یک
لغتنامه دهخدا
دوازده یک . [ دَ دَه ْ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) نیم دانگ . یک دوازدهم . (یادداشت مؤلف ). یک بخش از دوازده بخش چیزی .
-
دوازده امامی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به دوازده امام) [فارسی. عربی. فارسی] davāzdah'emāmi طایفۀ بزرگ شیعه که به دوازده امام معتقدند؛ اثناعشری؛ اثناعشریه.
-
دوازده جوسق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. معرب] [قدیمی] davāzdahjo[w]saq ۱. دوازده کوشک.۲. (نجوم) [مجاز] دوازده برج فلکی.
-
دوازده گانه
دیکشنری فارسی به عربی
اثنا عشر
-
دوازده عدد
دیکشنری فارسی به عربی
دزينة
-
twelve-step facilitation
یاریگری دوازدهقدمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] روشی درمانی ناظر بر برنامۀ دوازدهقدمی و راهنمامحور و مبتنی بر شواهد برای درمان اعتیاد و اختلالات ناشی از آن اختـ . قدمیاری TSF
-
twelve D process
فرایند دوازدهدَهکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن تعداد هاگ باکتریها از یک میلیارد در هر یک قوطی در میان هزار قوطی به یک هاگ در هر هزار قوطی کاهش یاب متـ . فرایند 12دَهکی 12 D process
-
twelve-cylinder engine
موتور دوازدهسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که دارای دوازده سیلندر است
-
dodecaphonisme (fr.), twelve-tone music
موسیقی دوازدهنغمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] موسیقی مبتنی بر به کار گرفتن ترتیب معینی از تمام دوازده صدای موجود در نظام اعتدال مساوی
-
twelfth-year molar
آسیای دوازدهسالگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← آسیای دوم