کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دواخن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دواخن
لغتنامه دهخدا
دواخن . [ دَ خ ِ ] (ع اِ) ج ِ دخان (منتهی الارب )، به معنی دود، و این خلاف قیاس واقع شده ، ادخنة قیاساً. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || دودکشهای مطبخ و گلخن . (منتهی الارب ). || ج ِ داخنة. (از اقرب الموارد). رجوع به دخان شود.
-
جستوجو در متن
-
داخنة
لغتنامه دهخدا
داخنة. [خ ِ ن َ ] (ع اِ) دوددان . ج ، دواخن . (مهذب الاسماء).
-
دخان
لغتنامه دهخدا
دخان . [ دُ ] (ع اِ) دُخّان . (منتهی الارب ). دود که از آتش برآید. (غیاث اللغات ). دود. نحاس . یحموم . (یادداشت مؤلف ). درعرف عامه جسم سیاه بالارونده ای است که محصول آنچه ازآتش سوخته است میباشد. و در اصطلاح حکماء اعم از تعریف مذکور است و عبارتست از ...