کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دواب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [ دُ ](اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اردل شهرستان شهرکرد که در جنوب باختری شهرکرد واقع است . حدود و مشخصات آن به شرح زیر است : از شمال به کوه دوآب ، از جنوب به کوه اسبیان ، از خاور به دهستان پشتکوه ، از باختر به کوه چری . در دره ای که مابین د...
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [ دُ] (اِخ ) دهی است از بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری دارای 175 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [ دُ] (اِخ ) محل تلاقی دو شعبه ٔ رودخانه ٔ کرج که یکی از کندوان و دیگری از شهرستانک آید. (یادداشت مؤلف ).
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [دُ ] (اِخ ) نام تنگی است در مازندران که پس از گذشتن از قرای سوادکوه بدانجا رسند. (فهرست ابن ندیم ).
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب .[ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیچرانلو از بخش باجگیران شهرستان قوچان . آب آن از چشمه . صنایع دستی قالیچه و گلیم بافی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
دَوَابُّ
فرهنگ واژگان قرآن
جنبندگان (جمع دابة به معنی هر جنبنده و جانداري است که روي زمين حرکت و جنبشي دارد ، و شامل تمامي حيوانات ميشود )
-
دوآب اﷲیارخانی
لغتنامه دهخدا
دوآب اﷲیارخانی . [ دُ ب ِ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . سکنه ٔ آن 170 تن . آب آن از رودخانه ٔ مرگ . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دوآب الشتر
لغتنامه دهخدا
دوآب الشتر. [ دُ ب ِ اَ ل ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد دارای 330 تن سکنه . آب آن از چشمه ها. ساکنین از طایفه ٔ حسنوند می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دوآب کاکارضا
لغتنامه دهخدا
دوآب کاکارضا. [ دُ ب ِ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد دارای 150 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ دوآب الشتر. ساکنان آن از طایفه ٔ حسنوند می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
پل دوآب
لغتنامه دهخدا
پل دوآب . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سلطان آباد و ملایر میان قهوه خانه ٔ حضرت عباس وفر، در 317900 گزی طهران .
-
چارپا و دواب
فرهنگ گنجواژه
ستور.
-
واژههای همآوا
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [ دُ ] (اِخ ) چون رود قره سو با گاماسیاب در غربی قریه ٔ باقلا [ در هرسین ] به هم تلاقی کنند اَز آنجا به نام دوآب خوانده شود. (یادداشت مؤلف ).
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خدابنده لو از بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاه . سکنه ٔ آن 238 تن . آب آن از چشمه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند با 158 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ آران است . ایل ترکاشوند در تابستان برای تعلیف احشام به این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دوآب
لغتنامه دهخدا
دوآب . [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دژگان بخش بستک شهرستان لار. سکنه ٔ آن 311 تن . آب از چاه و باران . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).