کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهنه شور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تزخراب دهنه
لغتنامه دهخدا
تزخراب دهنه . [ ت ِ خ َ دَ هََ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای در بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه که در 27 هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و چهار هزار و پانصدگزی شمال شوسه ٔ ارومیه به مهاباد قرار دارد جلگه ای معتدل است و 172 تن سکنه دارد. آب آن از بار...
-
خشکه دهنه
لغتنامه دهخدا
خشکه دهنه . [ خ ُ ک ِ دَ هََ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش آستارا شهرستان اردبیل ، واقع در 2 هزارگزی باختر آستارا. این ده در جنگل قرار دارد با آب و هوای گرمسیری و مرطوبی . آب آن از رودخانه و چاه و محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زرا...
-
دهنه لوله
دیکشنری فارسی به عربی
منقار
-
دهنه زدن ()
دیکشنری فارسی به عربی
فم
-
دهنه سنگ کلیددر
لغتنامه دهخدا
دهنه سنگ کلیددر. [ دَ هََ ن ِس َ ک ِ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طاغن کوه بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 12هزارگزی شمال فدیشه با 339 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
دهنه شل آباد
لغتنامه دهخدا
دهنه شل آباد. [ دَ هََ ن ِ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 54هزارگزی شمال باختری خوسف . راه : اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
باغ دهنه بند
لغتنامه دهخدا
باغ دهنه بند. [ دَ هََ ن َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در 6 هزارگزی جنوب باختری بیرجند واقع است و4 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
پس زدن دهنه اسب
دیکشنری فارسی به عربی
عروة
-
جستوجو در متن
-
رفسنجان
لغتنامه دهخدا
رفسنجان . [ رَ س َ ] (اِخ ) شهرستانی است در شمال غربی کرمان . جمعیت آن 61204 تن . در اراضی نمکزار آن پسته ٔ خوب به عمل می آید و در اراضی پرآب پنبه کاری می شود. (فرهنگ فارسی معین بخش اعلام ). یکی از شهرستانهای استان هشتم کشور و خلاصه ٔ مشخصات آن بشرح ...
-
گوکلان
لغتنامه دهخدا
گوکلان . [ گ ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای شهرستان گنبدقابوس ، همچنین نام یکی از طوایف ترکمن است . این دهستان در قسمت خاور شهرستان و قسمتی در دشت است و اکثر قراء آن در دره های کوهستانی واقع است و هوای دشت معتدل و هوای قراء کوهستانی به نسبت ارتفاع م...
-
کاشمر
لغتنامه دهخدا
کاشمر. [ م َ ] (اِخ ) نام یکی از شهرستان های استان نهم کشور ایران و محدود است از طرف خاور به شهرستان تربت حیدریه ، از شمال به شهرستان نیشابور، از باختر و شمال باختری به شهرستان سبزوار و کویر جندق ، از جنوب بکوه یخاب و بلوک بجستان و شهرستان گناباد.آب ...
-
سبزوار
لغتنامه دهخدا
سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ )شهرکیست خرد بر راه ری [ از خراسان ] و قصبه ٔ روستای بیداست . (حدود العالم ). نام شهری است مشهور از اقلیم چهارم بخراسان ، الان به تشیع معروف و بمحبت اهل بیت مشعوف و بعداوت شیخین مجبول ، چنانکه مولوی گوید:سبزوار است این جه...
-
تربت حیدریه
لغتنامه دهخدا
تربت حیدریه . [ ت ُ ب َ ت ِ ح ِ دَ ری ی ِ ] (اِخ ) شهرستان تربت حیدریه یکی از شهرستانهای استان نهم کشور است که از طرف خاور به خط مرزی ایران و افغانستان (که از 7هزارگزی شمال خاوری خوشابه بطرف جنوب امتداد پیدا می کند) محدود می باشد و از طرف شمال به ارت...
-
طهران
لغتنامه دهخدا
طهران . [ طِ ] (اِخ ) دهیست به ری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یاقوت در معجم البلدان آورده که :از مردی اهل ری که محل وثوق و اعتماد بود، شنیدم که : طهران دیهی است بزرگ و بنای این دیه تمامی در زیر زمین واقع است و احدی را یارای آن نیست که بدان دیه راه ی...
-
اردشیر دوم
لغتنامه دهخدا
اردشیر دوم . [ اَ دَ / دِ رِ دُوْ وُ ] (اِخ ) (هخامنشی ) اسم این پادشاه را چنین نوشته اند: در کتیبه های هخامنشی به پارسی قدیم اَرْت َ خْشَثْرَ، در توریة (کتاب عزرا و کتاب نحمیا) اَرْت َ خشَثتا، نویسندگان یونانی مانند دیودور،آریان ، سترابون و پولی ین ...