کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دهندگی
لغتنامه دهخدا
دهندگی . [ دَ هََ دَ / دِ ] (حامص ) دهش و عطیه و موهبت و سخاوت و کرم و بذل . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
وام دهندگی
لغتنامه دهخدا
وام دهندگی . [دِ / دَ هََ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) عمل وام دهنده .
-
connectivity
اتصالدهندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] قابلیت ایجاد و حفظ اتصال بین دو یا چند نقطه در سامانۀ مخابراتی
-
informativeness
اطلاعدهندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] توانایی یک منبع در اطلاعدهی به کاربران برای افزایش رضایتمندی آنان
-
جستوجو در متن
-
homogeneous membrane
غشای همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] غشایی با ساختار و ویژگیهای انتقالدهندگی یکسان در تمام ضخامت آن
-
ناظمی
لغتنامه دهخدا
ناظمی . [ ظِ ] (حامص ) مأخوذ از تازی ، نظم دهندگی . (ناظم الاطباء). ناظم بودن .
-
sensory adaptation
انطباق حسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کاهش پاسخدهندگی گیرنده یا دستگاه حسی به دنبال تحریک طولانیمدت
-
خودفریبی
لغتنامه دهخدا
خودفریبی . [ خوَدْ / خُدْ ف ِ / ف َ ] (حامص مرکب ) گول زنندگی خود. فریب دهندگی خود. عمل خودفریب .
-
غالیه باری
لغتنامه دهخدا
غالیه باری . [ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) بوی خوش دهندگی . دادن بوی خوش : همواره بود در بر توهر شب و هر روزترکی که کند طره ٔ او غالیه باری .فرخی .
-
acidulant, acidulent
اسیدیکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هریک از مواد شیمیایی که باعث اسیدی کردن محصولات غذایی در طی مراحل فراوری میشود و دارای عملکردهای گوناگونی مانند نگهدارندگی و طعمدهندگی و حفاظت در برابر تغییر رنگ است